نمی دانم چراوقتی دلم درگیریادتوست

نمی دانم چراوقتی دلم درگیریادتوست
هوادلگیروبارانیست
صدای رعدهم جاریست
نه رویایی٬ نه کابوسی...
هرآنچه هست بیداریست
نمکدان میشودابرو...
نمکهاروی زخم دل
واین آغازیک موضوع تکراریست...
هنرهادارداین باران
ازآن لحظه که میبارد
تبم درگریه میسوزد
تحمل کینه میتوزد...
وتن هم طبق معمول همیشه
پیله ی افسوس میدوزد
دلم دلتنگ یادتوست.....
دیدگاه ها (۱۵)

#حمید_مصدق

عاشق نبودی تا بفهمی حال و روزم راکاری که عشقت با وجودم کرد ی...

گاهی از در تو بیا، بنشین کنار ِ او که نیستزُل در آیینه سلامی...

#عباس_صفاری

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط