شوخی
شوخی؟
داداش بیمارستان خیلی دوره؟
-نه نفسم الان میرسیم
ای
-تحمل کن داداشی(دستشو میگیره)
محکم دستشو فشار میدم
-رسیدبم وایسا پیاده نشو بعلت کنم
مرسی
-خواهش میکنم هوف چرا این آسانسور نمیاد آهان اومد
الانه که سکته کنم
-دور از جونت عزیزم دقیقا کجات درد میکنه
قلبم
-الهی دور اون قلب بگردم رسیدیم خانم پرستار
&بله
-خواهرم حالش بده
&بزاریدش رو برانکارد ببریمشون اتاق معاینه شما همینجا بمونید
-باشه
ویو کوک
یا خدا یعنی چی شده خدا کنه هیچیش نشه اگه چیزیش بشه من میمیرم(دور از جونت)
پس چرا دکتر نمیاد آهان اومد آقای دکتر
√اروم باشید
-چطور آروم باشم
√بهشون شک وارد شده
-چه شکی
√یه چیزی که میتونه قلب مریضشو تحریک کنه
-چی چی گفتی قلب مریض؟
√مگه شما نمیدونید
-چرا نصیه زر میزنی درست حسابی بنال ببینم خواهرم چشه
√ایشون بیماری قلبی دارن
-چی چی یعنی چی امکان نداره امکان نداره خواهر من سالم بود
√بیماریشون خفیفه واسه همین علاعم خواستی از خودشون نشون ندادن اما خودشون میدونستم چون قرص مصرف میکردن
-چرا به ما نگفته
√اونو دیگه باید از خواهرتون بپرسید
-تو یکم پیش راجب یه شکی حرف زدی
√بله
-این شوک برای چی میتونه باشه
√دبدن صحنه ی درد ناک خوردن چیز داغ برخورد با اب یخ و
-چی(داد)
√اقای جئون اینجا بیمارستانه
-یه بار دیگه کلمه ی اخرتو تکرار کنه
√بیمارستان(خاک تو سر خنگت کنن من ریدم دهن کسی که به تو مدرک داد)
-نه اون نه
√اب یخ
-اره
√ایشون با اب یخ برخورد داشتن ؟
-اره خود احمقم ریختم سرش
√پس شوکشون واسه همینه دیگه
-من چیکار کردم(میفته زمین و گریه میکنه)
√اقای جئون حالتون خوبه
-چطور میتونم خوب باشم در حالی که این کارو کردم
√چیز خاصی نشده ما با ماساژ قلبی کامل اثر شوک رو از بین بردیم فقط از این به بعد بیشتر رعایت کنید و اینکه میتونید برید حالشون اوکیه
-خیلی ممنونم(دماغشو میکشه بالا)
√خواهش میکنم (رفت)
ویو کوک :
رفتم تو اتاق دیدم بیهوشه هنوز رد اشکای که از درد ریخته بود روی صورت خوشگلش مونده بود رفتم پیشش دستشو گرفتم تو دستام و بوسیدمشون که دیدم انگشتش تموم خورد
-مینا
داداش(ضعیف)
-فدات شم من عشقم خوبی درد نداری
من خوبم اما تو چرا اینطوری شدی گربه کردی چشمات قرمزه
-(دستشو بغل میکنه و گریه میکنه)
هی هی وایسا داداشی چیشد (اشکاشو پاک میکنه و نوازشش میکنه)
-همش به خاطر منه
چی
-دردهای که کشیدی
داداشی اینطوری نکن دیگه
-
💞تصمیم گرفتم از این به بعد واسه هیچ فیکی شرط نزارم چون فرشته های من خودشون منو حمایت میکنن 💞
داداش بیمارستان خیلی دوره؟
-نه نفسم الان میرسیم
ای
-تحمل کن داداشی(دستشو میگیره)
محکم دستشو فشار میدم
-رسیدبم وایسا پیاده نشو بعلت کنم
مرسی
-خواهش میکنم هوف چرا این آسانسور نمیاد آهان اومد
الانه که سکته کنم
-دور از جونت عزیزم دقیقا کجات درد میکنه
قلبم
-الهی دور اون قلب بگردم رسیدیم خانم پرستار
&بله
-خواهرم حالش بده
&بزاریدش رو برانکارد ببریمشون اتاق معاینه شما همینجا بمونید
-باشه
ویو کوک
یا خدا یعنی چی شده خدا کنه هیچیش نشه اگه چیزیش بشه من میمیرم(دور از جونت)
پس چرا دکتر نمیاد آهان اومد آقای دکتر
√اروم باشید
-چطور آروم باشم
√بهشون شک وارد شده
-چه شکی
√یه چیزی که میتونه قلب مریضشو تحریک کنه
-چی چی گفتی قلب مریض؟
√مگه شما نمیدونید
-چرا نصیه زر میزنی درست حسابی بنال ببینم خواهرم چشه
√ایشون بیماری قلبی دارن
-چی چی یعنی چی امکان نداره امکان نداره خواهر من سالم بود
√بیماریشون خفیفه واسه همین علاعم خواستی از خودشون نشون ندادن اما خودشون میدونستم چون قرص مصرف میکردن
-چرا به ما نگفته
√اونو دیگه باید از خواهرتون بپرسید
-تو یکم پیش راجب یه شکی حرف زدی
√بله
-این شوک برای چی میتونه باشه
√دبدن صحنه ی درد ناک خوردن چیز داغ برخورد با اب یخ و
-چی(داد)
√اقای جئون اینجا بیمارستانه
-یه بار دیگه کلمه ی اخرتو تکرار کنه
√بیمارستان(خاک تو سر خنگت کنن من ریدم دهن کسی که به تو مدرک داد)
-نه اون نه
√اب یخ
-اره
√ایشون با اب یخ برخورد داشتن ؟
-اره خود احمقم ریختم سرش
√پس شوکشون واسه همینه دیگه
-من چیکار کردم(میفته زمین و گریه میکنه)
√اقای جئون حالتون خوبه
-چطور میتونم خوب باشم در حالی که این کارو کردم
√چیز خاصی نشده ما با ماساژ قلبی کامل اثر شوک رو از بین بردیم فقط از این به بعد بیشتر رعایت کنید و اینکه میتونید برید حالشون اوکیه
-خیلی ممنونم(دماغشو میکشه بالا)
√خواهش میکنم (رفت)
ویو کوک :
رفتم تو اتاق دیدم بیهوشه هنوز رد اشکای که از درد ریخته بود روی صورت خوشگلش مونده بود رفتم پیشش دستشو گرفتم تو دستام و بوسیدمشون که دیدم انگشتش تموم خورد
-مینا
داداش(ضعیف)
-فدات شم من عشقم خوبی درد نداری
من خوبم اما تو چرا اینطوری شدی گربه کردی چشمات قرمزه
-(دستشو بغل میکنه و گریه میکنه)
هی هی وایسا داداشی چیشد (اشکاشو پاک میکنه و نوازشش میکنه)
-همش به خاطر منه
چی
-دردهای که کشیدی
داداشی اینطوری نکن دیگه
-
💞تصمیم گرفتم از این به بعد واسه هیچ فیکی شرط نزارم چون فرشته های من خودشون منو حمایت میکنن 💞
- ۹.۱k
- ۱۵ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط