که صدای عربده کوک اومد و منو بلند بلند تحدید میکرد منم پا

که صدای عربده کوک اومد و منو بلند بلند تحدید میکرد منم پا به فرار گذاشتم دوویدم تا رسیدم دم جاده یه ماشین مدل بالا وایستاد من سوارش شدم رومو برگردوندم که با کوک مواجه شدم می خواستم پیاده شم که گلومو گرفت محکم و چسبوندم به صندلی
-خودم ادمت میکنم خودم اگر حرفی از دهنت در اورد زبونتو‌ میبرم خفه میشی پس
+ب..باشه ببسه(سرفه)
-ولش کرد
∆کوک ات رو برد خونه و بردش توی اتاق شکنجه پنجاه تا شلاق زد بهش به مچ دو تا پاهاش فقط پنجاه تای دیگهم هم به دستاش تا دیگه ولش کرد ات می خواست بلند شه که اخرش افتاد و بیهوش شد از پاهاش و دستاش خون میومدن
-اه بیب چرا باید فرار کنی من گفتم پاتو قلم میکنم بیا بریم(گذاشتش روی تخت)
-نگاه نچ نچ پاهای سفیدش بخاطر اینکه فرار کرد خون میاد(در حال پانسمان)
-فردا ازدواج میکنیم اره بهتره پس فردا هم معلم میگیرم دخترم باید درسش خوب باشه اگرم نباشه تنبیه میشهه باید بپرسم ببینم پریود میشه یا نه اگه نه که خودم دخترونگیشو بگیرم اگرم اره که بازم همینطوره اه خوشگل دوست دارم

ویو ات
+با درد بد توی پام و دستم بیدار شدم مگه من چند سالم بود فقط سیزده هیچ گناهی نکردم اروم از روی تخت بلند شدم که افتادم زمین پام خیلی درد میکرد بلند جیغ زدم
+مرتیکهههه
-ها چیشده
+پام
-هه نباید فرار میکردی بیب
+بیب عمته برو گمشو
-کاری نکن که همینجا کارتو بسازم
+چرا ها چرا
-چونکه دوست دارم
+من ندارم
-تو هم کمکم دوستم میداری حالا بیا بغلم
+نمی خوام
-بیا گفتم(جدی)
+ولم کن مرتیکه
-اسمم جئون جونگکوک هست بهم بگو کوک
+ولم کنننن
-خفه(زد تو دهنش)
+خفه شد
ویو جونگکوک
-رو مخ رفتم پایین که
دیدگاه ها (۰)

که اعضا رو دیدم رفتم و سلام کردم -سلام خوبیدجیمین:ما خوبیم -...

دستش تکون خورد -پرسنار پرستار؟چیسده -دست همسرم تکون خورد ؟اق...

تمرین میکردیم که هیچی شب بود دیگه رفتیم جلوی در کمپانی که فن...

خوردم به یه نفر به جای اینکه کمکم کنه با تمسخر گفت#هه نکاش ک...

عشق ممنوع

عشق چیز خوبیه پارت ۴ صبح از خواب بلند شدم یکی که بهش میومد س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط