عشق اجباری
عشق اجباری
پ.ج:ا.ت دخترم توهم همرا کوک برو کوم ا.تو با خودت ببر
ات:ببخشید منظورتون چیه منو با خودش کجا ببره
م.ج:چون قراره امشب باهمبخوابید
جونگ کوک ا.ت:چیییی یعنی چی باهم بخوابیم
پ.ت:دیر یا زود باید کنار همبخوابید چ فرقی میکنه
جونگ کوک:اما(پدر جونگ کوک نذاشت حرفشو کامل کنه و گفت
پ.ج:مگه نشنیدین یه چیزو دو بار
تکرار نمیکنم برید بخوابید دیگه
ا.ت جونگ کوک:چشم و رفتن بالا
جونگ کوک:بیا تو این اتاق امشب مجبوریم پيش هم بخوابیم
ا.ت:هوووف باشه
جونگ کوک:من میرم حموم
ا.ت:بش من کجا بخوابم؟؟؟
جونگ کوک:پرسیدن داره رو تخت
ا.ت:اون وقت تو چی؟؟؟
جونگ کوک:منم رو تخت
ا.ت:چیمیگی من تو رد یه تخت عمرا اگه باهات رو یه تخت بخوابم
جونگ کوک:نکه من کشته مرده اینم ک با تو بخوابم میخوای بیا بخواب نمیخوای رو مبل بخواب
ا.ت:مبل بهتر از اینه ک با تو بخوابم
رفتم و رو مبل خوابیدم تا چشامو بستم خوابم برد
ویو کوک
دیدم ا.ت خوابش برد هوووف نمیتونم بزارم رو مبل بخوابه رفتم براید بغلش کردم و گذاشتمش رو تخت و خوابیدم
ویو صبح
ا.ت.....
تاپارت بعد بای بای کیوتا🫀👋
پ.ج:ا.ت دخترم توهم همرا کوک برو کوم ا.تو با خودت ببر
ات:ببخشید منظورتون چیه منو با خودش کجا ببره
م.ج:چون قراره امشب باهمبخوابید
جونگ کوک ا.ت:چیییی یعنی چی باهم بخوابیم
پ.ت:دیر یا زود باید کنار همبخوابید چ فرقی میکنه
جونگ کوک:اما(پدر جونگ کوک نذاشت حرفشو کامل کنه و گفت
پ.ج:مگه نشنیدین یه چیزو دو بار
تکرار نمیکنم برید بخوابید دیگه
ا.ت جونگ کوک:چشم و رفتن بالا
جونگ کوک:بیا تو این اتاق امشب مجبوریم پيش هم بخوابیم
ا.ت:هوووف باشه
جونگ کوک:من میرم حموم
ا.ت:بش من کجا بخوابم؟؟؟
جونگ کوک:پرسیدن داره رو تخت
ا.ت:اون وقت تو چی؟؟؟
جونگ کوک:منم رو تخت
ا.ت:چیمیگی من تو رد یه تخت عمرا اگه باهات رو یه تخت بخوابم
جونگ کوک:نکه من کشته مرده اینم ک با تو بخوابم میخوای بیا بخواب نمیخوای رو مبل بخواب
ا.ت:مبل بهتر از اینه ک با تو بخوابم
رفتم و رو مبل خوابیدم تا چشامو بستم خوابم برد
ویو کوک
دیدم ا.ت خوابش برد هوووف نمیتونم بزارم رو مبل بخوابه رفتم براید بغلش کردم و گذاشتمش رو تخت و خوابیدم
ویو صبح
ا.ت.....
تاپارت بعد بای بای کیوتا🫀👋
- ۳.۶k
- ۳۱ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط