کاش پسر بودم

کاش پسر بودم 😞🖤

$خوب میتونید برید داخل بهوش اومده تازه بهش سرم زدیم
-خیلی ممنونم
$خواهش میکنم
-رفتم تو اتاق دیدم صورت یول اشکی و داره با بغض به دستش که توش سرم هست نگاه می‌کنه رفتم نزدیکش. یول
بابا شما اینجایین فکر کردم رفتین
-کجا
وقتی دیدم شما نیستین گفتم حتما منو تنها گذاشتین رفتین
-مگه میشه من ترو بزارم اینجا و برم امکان نداره
مرسی که نرفتین
-این چه حرفیه راستی چیشده باز چرا گریه کردی
وقتی به دستم سرم زدن خیلی دردم گرفت
-اخی اشکالی ندارد الان دیگه تموم میشه میریم
میریم خونه
-نمیدونم شایدم چند جای دیگه رفتیم
کجا
-نمیدونم فعلا لیا و تها تا نصف شب برنمیگردن من که حوصلم سر می‌ره ترو نمی‌دونم
اوم منم ای
-چی شد
دستم(اشک)
-پرستار اینو زده رو دور تند واسه همین یهو اومد دردت گرفت وایسا بزارمش رو دور کند آهان خوب الان بهتر شد
اره ممنونم
-خواهش
(چشمام خستست)
-یول
بله
-تو خوابت میاد
یکم
-به خاطر اثرات بیهوشیه یکم بخواب وقتی سرم تموم شد بیدارت میکنم
اما نمیتونم
-چرا
چون اینجا خیلی سرد و سفته
-(تختو لمس می‌کنه)اره راست میگی میخوای یه کاری کنیم
چی
(نکته:می‌دونم باید زودتر میگفتم اما الان یادم افتاد که بگم تمام حرفهای یول بگونه و کیوته خودشم کیوت و خوشگله)
-من میام رو تخت تو بیا بغلم من بخواب که سرد و سفت نباشه
نه لازم نیست شما زحمت نکشید
-این دیگه از کجا در اومد مگه من غریبم حرف نباشه در ضمن من خودمم خوابم میاد
چشم خیلی ازتون ممنونم
-(رفت و بغلش کرد) خوب بیا اینجا سرتو بزار رو سینم آهان آفرین (بیشتر فشارش میده به خودش)الان گرما شد
اوهم خیلی خیلی ممنونم (ذوق)
-خیلی کیوت و خوردنی شده بود.یول تو چرا اینقدر ذوق کردی
هیچی
-بگو
چونکه من همیشه آرزو میکردم یه بارم که شده شمارو بغل کنم حتی اگه اون روز روز مرگم بود (بغض)
-بسه دیگه تو چرا اینقدر راجب مرگ حرف میزنه(عصبی)
معذرت می‌خوام
-هوف نه مهم نیست ولش کن تو بخواب منم یکم میخوابم
(و تو بغل هم به خوابی ناز میرن)
ادامه دارد....