پارت روی گردن سفیدش بوسه زدم دسشو دور کمرم حلقه کرد
پارت 92: روی گردن سفیدش بوسه زدم. دسشو دور کمرم حلقه کرد. نفس عمیقی کشید و گفت: تو چی هستی؟ تو واقعا کی هستی؟ از کجا اومدی؟ چرا تو اینقد کاملی ؟
سرمو بالا اوردمو موهاشو از روی پیشونیش کنار زدم روی دماغش بوسه کوچیکی زدم. انگشته شستمو روی لباش کشیدمو لباشو از هم باز کردم. تو چشاش زل زدم.
من: من به تنهایی کامل نیستم. من با تو کامل میشم. با تو معنا میشم. تو به من معنا میدی. تو کسی هسی که باعث میشی خودمو بشناسم. تو...
زد زیر خنده و دندونای سفید با نمکش پیدا شد. کوکی: چقد شیرین حرف میزنی. پاشو اینقد دل نبر . از روش بلند شدمو از اتاق بیرون رفتیم. همین که چشم تهیونگ بهمون افتاد زد زیر خنده. وی: هعی کوک کتکش زدی؟
کوکی: اره حسابی! ببینم شما گرسنتون نیس؟؟ هوپی: اومو چرا خیلییی حس میکنم معدم داره سوراخ میشه.
جین: حواستون باشه که من غذا درست نمیکنما.
نامجون: خوب شرمنده حواست باشه غذا سفارش دادیم برات برا تو نمیخریم! جین: نمجوووون.
نامجون: ایششش هزار بار بهت گفتم بهم نگو نمجون.
غذا رو سفارش دادیمو ناهارمونو خوردیم . و بعدش پای تلوزیون نشستیم. پای اخبار سلبریتی ها نشسته بودیم که یهو با دیدن خودم توی اون ها جا خوردم. جونگ کوک چشماش 4 تا شده بود. میگفت: زیبا ترین میکاپر کره که در حال ایدل شدنه. گفته میشه که بدون دادن اودیشن در بیگ هیت کاراموز شده ینی چه رازی پشت اینه؟ همه معتقدند که بیگ هیت که به جز گروه بی تی اس هیچ گروه دیگه ای نداره باعث تعجبه که بدون هیچ اودیشنی کسی رو به کاراموزی بپذیره اونم یه دختر و در واقع میکاپر خصوصیه بنگ تن بویز! البته تعجبی هم نداره. ظاهر و صورت این میکاپر جوان همه رو متعجب کرده. علاوه بر اون اندامش همه رو به خودش جذب میکنه. لباس هایی که انتخاب میکنه همیشه بهترینن و به خوبی خودشونو توی اندامش نمایش میدن. خبر ها هاکی ازینن که 5 ماهه دیگه اولین البومش به طور رسمی پخش میشه. منتظر کار این آیدل زیبا باشین!
وحشتناااک بووود. عکسای اونروز با لباس قرمز کوتاهم که خبرنگارا عکس گرفتن. جونگ کوک با عصباانیت کنترلو روی مبل انداخت. کوکی: ایییییییییییییش این عاشغااالا چه اندام اندااام میکننن . کاسه چشاشونو در میاااارم. عوضیااااااا. ببینم پدر سوخته کی تو ازین لباسااا پوشیدی؟؟؟؟؟! شوگا نیشخندی زدو ابروهاشو انداخت بالا. شوگا: اوف تو که نبودی ببینی وقتی واسه اولین بار رفته بودیم اهنگو گوش کنیم چی پوشیده بوود همیشه وقتی نیسی اینجوری میپوشه.
رفتمو گوششو گرفتم. من: یا جوجههه حالا آتیش میسوزونی؟؟؟ یونگی : آییییش ول کنن خرگوووش تالا کسی جرئت نکرده به من دس بزنه!
من: آیییش چینجااا مین یونگی فعلا که من جرئت کردم دس بزنم. اصلا کار خطرنااکی نیس حتما بقیه ترسو بودن! که من جونگ کوک که نیس لباسای اینجوری میپوشم ها؟؟
شوگا: آهههه ول کننن. من: بگو لطفا!
شوگا: آهههههههییش باشه باشه لطفااااا.....لطفااا ولم کن!
گوششو ول کردم. برگشتو با اخم کیوت نگا کرد: فک نمیکردم اینقد زور داشته بااشی! این دیگه چیه!
رو به جونگ کوک کردم. عصبی به نظر میرسید و ظاهرا یه قهر کوچیک و در پیش داشتیم. و من قصد ناز کشیدن نداشتم! مثه بچه ها یه گوشه نشسته بود و لبو لوچش اویزون بود. بلند جوری که همه بشنوم گفتم: پسراا کی میریم امشب باید خوابگاه باشم! فردا میرم با پی دی نیم حرف میزنم راجب سناریو . فوتوشوتم از فردا شروع میشه!
جونگ کوک سریع واکنش نشون داد. کوکی: ینی فردا و پس فردا نمیتونم بیاام واسه تمرین. من: نه! دیگه خیلی سرم شلوغ میشه. هوا تاریک شده بود. وسایلمونو جمع و جور کردیمو راه افتادیم ساعت 10 بود که رسیدیم خونشون. وسایلامو برداشتمو خواستم برم . دم در خونه بودم که جونگ کوک از تو اتاقش دوید و اومد دم در ایستاد. متعجب نگاش کردم. من: چی شده؟! چیزی نگفت و جلو تر اومد. شونه هامو گرفت. کوکی: میخواستی همینجوری بری؟
سریع بغلش کردم. من: معلومه نه! ممکنه حدود یه هفته نبینمت. از تو بغلش بیرون اومدم. کوکی: میدونم. درک میکنم . از لبات یه بوس بهم بده تا یه هفته شارژم.
لبخندی زدمو بی وقفه لبامو روی لباش گذاشتمو بوسیدمش. ازم جدا شد. کیفمو برداشتم. با نگاهم ازش خدافظی کردم و از ساختمون خارج شدم. خیابونا خلوت بودن. 11 رسیدم خوابگاه . میترسیدم که جینا خواب باشه واسه همین با کارت درو باز کردم. صداش کردم. ولی خونه نبود. ساعت 12 خوابگاه بسته میشه! باید بهش زنگ بزنم.
گوشیمو برداشتمو شمارشو گرفتم. با استرس جوابمو داد.
جینا: گائول!! من: جینا کجایی خوابگاه ساعت 12 بسته میشه! جینا: گائول ماشینم خراب شده! چیکار کنم!؟
من: نگران نباش الان میام دنبالت. بعدم زنگ میزنم بیان ماشینو ببرن. آدرسو برام اس ام اس کن.
جینا: باشه. خیلی ممنون. گوشیمو قطع کردم و با عجله از خوابگاه خارج شدم. و به ادرسی
سرمو بالا اوردمو موهاشو از روی پیشونیش کنار زدم روی دماغش بوسه کوچیکی زدم. انگشته شستمو روی لباش کشیدمو لباشو از هم باز کردم. تو چشاش زل زدم.
من: من به تنهایی کامل نیستم. من با تو کامل میشم. با تو معنا میشم. تو به من معنا میدی. تو کسی هسی که باعث میشی خودمو بشناسم. تو...
زد زیر خنده و دندونای سفید با نمکش پیدا شد. کوکی: چقد شیرین حرف میزنی. پاشو اینقد دل نبر . از روش بلند شدمو از اتاق بیرون رفتیم. همین که چشم تهیونگ بهمون افتاد زد زیر خنده. وی: هعی کوک کتکش زدی؟
کوکی: اره حسابی! ببینم شما گرسنتون نیس؟؟ هوپی: اومو چرا خیلییی حس میکنم معدم داره سوراخ میشه.
جین: حواستون باشه که من غذا درست نمیکنما.
نامجون: خوب شرمنده حواست باشه غذا سفارش دادیم برات برا تو نمیخریم! جین: نمجوووون.
نامجون: ایششش هزار بار بهت گفتم بهم نگو نمجون.
غذا رو سفارش دادیمو ناهارمونو خوردیم . و بعدش پای تلوزیون نشستیم. پای اخبار سلبریتی ها نشسته بودیم که یهو با دیدن خودم توی اون ها جا خوردم. جونگ کوک چشماش 4 تا شده بود. میگفت: زیبا ترین میکاپر کره که در حال ایدل شدنه. گفته میشه که بدون دادن اودیشن در بیگ هیت کاراموز شده ینی چه رازی پشت اینه؟ همه معتقدند که بیگ هیت که به جز گروه بی تی اس هیچ گروه دیگه ای نداره باعث تعجبه که بدون هیچ اودیشنی کسی رو به کاراموزی بپذیره اونم یه دختر و در واقع میکاپر خصوصیه بنگ تن بویز! البته تعجبی هم نداره. ظاهر و صورت این میکاپر جوان همه رو متعجب کرده. علاوه بر اون اندامش همه رو به خودش جذب میکنه. لباس هایی که انتخاب میکنه همیشه بهترینن و به خوبی خودشونو توی اندامش نمایش میدن. خبر ها هاکی ازینن که 5 ماهه دیگه اولین البومش به طور رسمی پخش میشه. منتظر کار این آیدل زیبا باشین!
وحشتناااک بووود. عکسای اونروز با لباس قرمز کوتاهم که خبرنگارا عکس گرفتن. جونگ کوک با عصباانیت کنترلو روی مبل انداخت. کوکی: ایییییییییییییش این عاشغااالا چه اندام اندااام میکننن . کاسه چشاشونو در میاااارم. عوضیااااااا. ببینم پدر سوخته کی تو ازین لباسااا پوشیدی؟؟؟؟؟! شوگا نیشخندی زدو ابروهاشو انداخت بالا. شوگا: اوف تو که نبودی ببینی وقتی واسه اولین بار رفته بودیم اهنگو گوش کنیم چی پوشیده بوود همیشه وقتی نیسی اینجوری میپوشه.
رفتمو گوششو گرفتم. من: یا جوجههه حالا آتیش میسوزونی؟؟؟ یونگی : آییییش ول کنن خرگوووش تالا کسی جرئت نکرده به من دس بزنه!
من: آیییش چینجااا مین یونگی فعلا که من جرئت کردم دس بزنم. اصلا کار خطرنااکی نیس حتما بقیه ترسو بودن! که من جونگ کوک که نیس لباسای اینجوری میپوشم ها؟؟
شوگا: آهههه ول کننن. من: بگو لطفا!
شوگا: آهههههههییش باشه باشه لطفااااا.....لطفااا ولم کن!
گوششو ول کردم. برگشتو با اخم کیوت نگا کرد: فک نمیکردم اینقد زور داشته بااشی! این دیگه چیه!
رو به جونگ کوک کردم. عصبی به نظر میرسید و ظاهرا یه قهر کوچیک و در پیش داشتیم. و من قصد ناز کشیدن نداشتم! مثه بچه ها یه گوشه نشسته بود و لبو لوچش اویزون بود. بلند جوری که همه بشنوم گفتم: پسراا کی میریم امشب باید خوابگاه باشم! فردا میرم با پی دی نیم حرف میزنم راجب سناریو . فوتوشوتم از فردا شروع میشه!
جونگ کوک سریع واکنش نشون داد. کوکی: ینی فردا و پس فردا نمیتونم بیاام واسه تمرین. من: نه! دیگه خیلی سرم شلوغ میشه. هوا تاریک شده بود. وسایلمونو جمع و جور کردیمو راه افتادیم ساعت 10 بود که رسیدیم خونشون. وسایلامو برداشتمو خواستم برم . دم در خونه بودم که جونگ کوک از تو اتاقش دوید و اومد دم در ایستاد. متعجب نگاش کردم. من: چی شده؟! چیزی نگفت و جلو تر اومد. شونه هامو گرفت. کوکی: میخواستی همینجوری بری؟
سریع بغلش کردم. من: معلومه نه! ممکنه حدود یه هفته نبینمت. از تو بغلش بیرون اومدم. کوکی: میدونم. درک میکنم . از لبات یه بوس بهم بده تا یه هفته شارژم.
لبخندی زدمو بی وقفه لبامو روی لباش گذاشتمو بوسیدمش. ازم جدا شد. کیفمو برداشتم. با نگاهم ازش خدافظی کردم و از ساختمون خارج شدم. خیابونا خلوت بودن. 11 رسیدم خوابگاه . میترسیدم که جینا خواب باشه واسه همین با کارت درو باز کردم. صداش کردم. ولی خونه نبود. ساعت 12 خوابگاه بسته میشه! باید بهش زنگ بزنم.
گوشیمو برداشتمو شمارشو گرفتم. با استرس جوابمو داد.
جینا: گائول!! من: جینا کجایی خوابگاه ساعت 12 بسته میشه! جینا: گائول ماشینم خراب شده! چیکار کنم!؟
من: نگران نباش الان میام دنبالت. بعدم زنگ میزنم بیان ماشینو ببرن. آدرسو برام اس ام اس کن.
جینا: باشه. خیلی ممنون. گوشیمو قطع کردم و با عجله از خوابگاه خارج شدم. و به ادرسی
- ۸۷.۸k
- ۰۲ خرداد ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۴۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط