پارت اخر

پارت اخر
غمگین عضو هشتم
درخواستی
روز خاکسپاری بود همه ناراحت بودن ایدل های زیادی اومده بودن و همه ناراحت بودن مینجی برای کیپاپ خیلی با ارزش بود و الان کیپاپ عزادار بود و برای یک ماه تمام مسابقات و مراسمات و کنسرت ها لغو شد
تمام اعضا ناراحت بودن و گریه میکردن و یونگی از همه بیشتر ناراحت بود چون نتونست برای آخرین بار مینجی رو بغل کنه
بعد از خاکسپاری دیگه اعضا مثل قبل نشدن و دیگه شادی گذشته رو نداشتن و روز و شب هم نداشتن و تمام زندگیشون و با عکس های مینجی میگذروندن یونگی خیلی زود صاحب فرزند دختری شد که با جومی تصمیم گرفتن اسم دخترشون و بزارن مینجی چون جومی هم مینجی و خیلی دوست داشت بعد از بدنیا اومدن دخترشون یونگی و اعضا کنسرت داشتن بعد از کنسرت بارون شدیدی میومد و این باعث شد ون اعضا تصادف شدیدی کنه که متاسفانه منجر به مرگ تمام اعضا شد و همه اعضا توی اون تصادف از دنیا رفتن و وقتی جومی و دخترش میخواستن به بیمارستان برن توی راه میرن زیر کامیون و اونا هم از دنیا میرن و این بود داستان تلخ و غمگین ما

پایان:((((
فحش و بد و بیرا ازاد
دیدگاه ها (۳۶)

وقتی پسر عموت بود و توی رابطه بودیندرخواستیمین یونجویه دختر ...

پارت۲وقتی پسر عموت بوددرخواستیوقتی رسید رفت و یه دوش گرفت و ...

پارت ۶غمگین عضو هشتم درخواستی و همه قرص هارو خورد و نشست توی...

پارت۵غمگین عضو هشتمدرخواستی مینجی تمام قرص‌هایی که توی خونه ...

#رویای #جوانی #پارت_۹یه روز نشسته بودیم و لقب هامون رو انتخا...

خون آشام عزیز (65)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط