ستارگان جادویی
پارت ۳
_._.__._._
از زبان سونیک
لباسای های که روژ آورده بود رو پوشیدیم
لباسای من یه شنل آبی مشکی بود و دسکشای سفید مال لنس یه شنل مشکی قرمز با دسکشای مشکی( گفتم فقط بدونید چطوری بودن)
به سمت شهر راه افتادیم...لنس گفت اول میریم بازار
من : واییییییییییی خیلی بزرگ ...و شلوغه
لنس لبخند میزنه
داشتم به اطرافم نگاه میکردم از لای جمعیت رد میشدم
که گم شدم
من: ام...لنس ...لنی ..کجایی؟؟ چرا گم شدی؟؟
( شدو گم نشد تو گم شدی سونیک: رو حرف من حرف نباشه می گم شدو گم شد یعنی گم شد )
یکم ترسیدم ... چون تا به حال به اینجا نیومدم ..
خواستم برم جلو تر تا لنس رو پیدا کنم که یک نفر دست منو از پست گرفت
من : عرررررر ..کمک ..
همه مردم برشتن سمت من عین بز نگاهم کردن
من : هه هه...ببخشید
برگشتم ببینم دستم رو کی گرفته
من: لنسسسسس 🥰
پریدم بغل لنس
من :خوشحال پیدات کردم
از زبان لنس
وقتی پیدام کرد خیلی خوشحال بود
باید حواسم بهش باشه خیلی سر به هواست
من : برین بقیه شهرو بهت نشون بدم ؟؟
سونیک: آره
دستش رو گرفتم به راهمون ادامه دادیم
سونیک : بریم یه چیزی بخوریم ؟؟
من : به سرورم
سونیک : سرورم درد آقا جان بگو سونیک
من : سعی می کنم ولی قول نمیدم
_._._._
^ داخل غذا خوری ^
._._._._
از زبان سونیک
من : خب خب چی بخوریم ؟؟
لنس : خوب خوراک مرغ و چیلی داگ چه طوره ؟؟
من : عالی
من : گارسون یه دقیقه بیا ... دوتا خوراک مرغ و چیلی داگ بیار
گارسون : بله آقایون
__________
5دقیقه بعد
_._._._._
من : گشششنمه
لنس : بچه لوس ..غر غر نکن الان آماده میشه
؟؟ بفرماید ...غذاتون
کسی که غذا رو آوردی بود یه خارپشت نقره ای با چشمایی هم رنگ آفتاب بود
؟ هی دست پا چلفتی ...سیلور مشتری ها منتظرن بیا
سیلور : چشم آلان میام
من : سیلور ...اسم قشنگیه ...( لبخند) ولی اسم شوالیه من قشنگ تره
من: لنی جونم بخور تا از دهن نیوفتاده
لنس : ولی من باید از...
من : می دونم میدونم از من مراقبت کنی ...قبلا بهت گفتم ما توی قصر شوالیه و شاهیم ولی تو خلوط خودمون دو تا دوستیم
لنس : اما..
من : اما ، اگر نداره اين یه دستور
لنس: ای بابا....باشه
^ بعد از غذا خوردن ^
من : عاااالی بود ..مخصوصا چیلی داگ
لنس : اهوم خوشمزه بود
^ شتلق ^
یه دفعه صدای شکسته شدن در اومد
و چنتا قلدر اومدن تو
یکیشون که معلوم بود رئیس شونه شمشیرش رو گذاشت زیر چونه یه بچه خرگوش
؟ خر چی پول مول دارید در کنید بیاد وگر نه اين خرگوشه مروه
سیلور: آهی.. کافیه
یه دختر روباه: نه مثل اين که تنش برای کتک میخوره
سیلور اون خرگوشه ول کنید
یه خارپشت سبز: درست حرف بزن...
ادامه دارد ....
بنظرتون رئیس دزدا کی بوده ؟؟؟
تو کامنتا بگید❤️🤩🥰
بخاطر غلط املایی ببخشید
مجبورم سریع تایپ کنم
چون اگر مامان یا بابام بفهمن ویسگون دارم باید برای شادی روحم صلوات بفرستید
_._.__._._
از زبان سونیک
لباسای های که روژ آورده بود رو پوشیدیم
لباسای من یه شنل آبی مشکی بود و دسکشای سفید مال لنس یه شنل مشکی قرمز با دسکشای مشکی( گفتم فقط بدونید چطوری بودن)
به سمت شهر راه افتادیم...لنس گفت اول میریم بازار
من : واییییییییییی خیلی بزرگ ...و شلوغه
لنس لبخند میزنه
داشتم به اطرافم نگاه میکردم از لای جمعیت رد میشدم
که گم شدم
من: ام...لنس ...لنی ..کجایی؟؟ چرا گم شدی؟؟
( شدو گم نشد تو گم شدی سونیک: رو حرف من حرف نباشه می گم شدو گم شد یعنی گم شد )
یکم ترسیدم ... چون تا به حال به اینجا نیومدم ..
خواستم برم جلو تر تا لنس رو پیدا کنم که یک نفر دست منو از پست گرفت
من : عرررررر ..کمک ..
همه مردم برشتن سمت من عین بز نگاهم کردن
من : هه هه...ببخشید
برگشتم ببینم دستم رو کی گرفته
من: لنسسسسس 🥰
پریدم بغل لنس
من :خوشحال پیدات کردم
از زبان لنس
وقتی پیدام کرد خیلی خوشحال بود
باید حواسم بهش باشه خیلی سر به هواست
من : برین بقیه شهرو بهت نشون بدم ؟؟
سونیک: آره
دستش رو گرفتم به راهمون ادامه دادیم
سونیک : بریم یه چیزی بخوریم ؟؟
من : به سرورم
سونیک : سرورم درد آقا جان بگو سونیک
من : سعی می کنم ولی قول نمیدم
_._._._
^ داخل غذا خوری ^
._._._._
از زبان سونیک
من : خب خب چی بخوریم ؟؟
لنس : خوب خوراک مرغ و چیلی داگ چه طوره ؟؟
من : عالی
من : گارسون یه دقیقه بیا ... دوتا خوراک مرغ و چیلی داگ بیار
گارسون : بله آقایون
__________
5دقیقه بعد
_._._._._
من : گشششنمه
لنس : بچه لوس ..غر غر نکن الان آماده میشه
؟؟ بفرماید ...غذاتون
کسی که غذا رو آوردی بود یه خارپشت نقره ای با چشمایی هم رنگ آفتاب بود
؟ هی دست پا چلفتی ...سیلور مشتری ها منتظرن بیا
سیلور : چشم آلان میام
من : سیلور ...اسم قشنگیه ...( لبخند) ولی اسم شوالیه من قشنگ تره
من: لنی جونم بخور تا از دهن نیوفتاده
لنس : ولی من باید از...
من : می دونم میدونم از من مراقبت کنی ...قبلا بهت گفتم ما توی قصر شوالیه و شاهیم ولی تو خلوط خودمون دو تا دوستیم
لنس : اما..
من : اما ، اگر نداره اين یه دستور
لنس: ای بابا....باشه
^ بعد از غذا خوردن ^
من : عاااالی بود ..مخصوصا چیلی داگ
لنس : اهوم خوشمزه بود
^ شتلق ^
یه دفعه صدای شکسته شدن در اومد
و چنتا قلدر اومدن تو
یکیشون که معلوم بود رئیس شونه شمشیرش رو گذاشت زیر چونه یه بچه خرگوش
؟ خر چی پول مول دارید در کنید بیاد وگر نه اين خرگوشه مروه
سیلور: آهی.. کافیه
یه دختر روباه: نه مثل اين که تنش برای کتک میخوره
سیلور اون خرگوشه ول کنید
یه خارپشت سبز: درست حرف بزن...
ادامه دارد ....
بنظرتون رئیس دزدا کی بوده ؟؟؟
تو کامنتا بگید❤️🤩🥰
بخاطر غلط املایی ببخشید
مجبورم سریع تایپ کنم
چون اگر مامان یا بابام بفهمن ویسگون دارم باید برای شادی روحم صلوات بفرستید
- ۵.۸k
- ۲۹ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط