عشق در پشت نگاهی گذرا گم شده بود

عشق‌ در پشتِ‌ نگاهی‌ گُذرا ، گم‌ شده‌ بود
مدتی در پسِ دیوارِ جفا ، گم‌ شده‌ بود

رفت آرام محبت زِ دلِ هـر زن و مَرد
پشتِ‌ یک‌ چهرهٔ‌ پُررنگ‌ و ریا گم‌ شده‌ بود

همه، منظومهٔ‌ درد و غمِ‌ بی‌حدّ گشتند
غزلِ ناب به شعرِ شعرا ، گم شده‌ بود

لحظه‌ها رفت‌ زِ دست‌ و دلِ‌ مَردُم‌ افسوس
آدمِ عاشقِ با مِهر و صفا ، گم‌ شده‌ بود

دل ، گرفتار به زندانِ تعصب‌ها گشت
بی‌جهتْ‌ بی‌گنه‌ و جُرم‌ و خطا گم‌ شده‌ بود

شـادمـان باش ، بهــارِ دلِ حـامی آمد
قاصدِ خوش‌خبر و بادِ صبا گم‌ شده‌ بود

جام‌ها ، پُر زِ میِ عشقِ حقیقی گردند
عشقِ نابی‌ که‌ زِ جان‌ و دلِ‌ ما گم‌ شده‌ بود

#سلیمان_حسنی

💠 @e_adab 💠
دیدگاه ها (۰)

آن که یک ذره غمت در دل پر غم دارداگر انصاف دهد عیش دو عالم د...

حیف باشد در وفا، کم بودن از رنگِ حناعمرْ بهتر زانکه در پای ن...

همان‌طور که دمای بدن انساندر کنار کسانی که سردشان استکم می‌ش...

جانا به غریبستان چندین بنماند کسباز آی که در غربت قدر تو ندا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط