خدایا

خدایا...
آغوشت را امشب به من می دهی؟
برای گفتن، چیزی ندارم!

فقط می شود من بغض کنم؛ تو بگویی: مگر خدایت نباشد که اینگونه بغض کنی...

می شود من بگویم: خدایا...؟
تو بگویی: جان دلم،

می شود بیایی...؟ تمنا میکنم...
گله دارم...از که نمیدانم ... از چه نمیدانم...!

این روزها دردی برمن سنگینی میکند؛
که نمیدانم دلیلش چیست، کیست..!
بی حس شده ام و خیلی خسته...
از تمام جهانت...!

دلم اطمینان میخواهد....و اندکی آرامش...
میدانم که میدانی ویقین دارم که بخشنده ترینی!

مرا دریاب....
دیدگاه ها (۶)

به نفس های خــستـــــه این “گــــــــــــــــرگ” نگاه نکن!!!...

گناه نکرده ام را فریاد نزن…گیرم من حوا…کدام پدر س گ ی باور م...

چقـدر دوست دارم دوست داشتنت را ... !!دوست داشتـن تـــویی کـه...

روزگاریست همه عرض بدن میخواهندهمه از دوست فقط چشم و دهن میخو...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط