اسم عشق خوب یا بد

اسم عشق خوب یا بد
پارت ۳۵
[ویو جونگ کوک]
مرد: جئون جونگ کوک مشتاق دیدار
با لحن همیشگی جواب دادم
جونگ کوک: من که مشتاق دیدار تو نبودم...
یکم لش کرد و نگاه خریدارانه ای به آنالی کرد
مرد: این خانم خوشگله چشمم گرفته...چقدر میدیش ؟
دستام مشت کردم...و لحن و عصبی به خودم گرفتم:
جونگ کوک: دهنت ببند...کاری نکن خونت بریزم مردک
خنده مسخره ای کرد گفت
مرد: جئون واسه یک دختر غیرتی شده ؟ ...اونم مثل بقیه دختراست
جونگ کوک: دهنت ببند تن لش
روبه آنالی کرد گفت
مرد: خانم خوشگله...چقدر می ارزی ؟
خواستم بلند بشم محکم بکوبم تو دهن گشادش که آنالی با لحن خونسرد گفت:

آنالی: خواهر خودت چقدر می ارزه هان ؟ همون خواهر که برای کارای کثیفت میفرستیش خونه مافیا ها
ها این دختر چطور اینقدر تند شد
مرد: هه انگار اطلاعاتت به عنوان خواهر پارک هانجون زیاده ... نکنه دفعه قبل که بخاطر داداشت تا مرگ رفتی بس نبوده برات ؟
بدون درنگ اسلحه در آوردم و به مغزش شلیک کردم
عوضی فکر کرده می تونه عروسک من تحدید کنه..... به صورت آنالی نگاه کردم
که خیلی خونسرد نگاه می کرد
[ویو آنالی]
مردک عوضی اومده قضیه شلیک قبل تو سرم می زنه
درسته ترسیدم ولی خب چیکار کنم ؟
جونگ کوک: عروسک خوشم اومد ...
طوری جسد جمع کردن انگار هیچ اتفاقی نیفتاده...این دنیا سرد تاریک مافیا هاست