نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند

نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
مثل آسمانی که شب می بارد....
و اینک باران
بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
و چشمانم را نوازش می دهد
تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم
دیدگاه ها (۲)

باران از چشم یا آسمانفرقی نمی‌کندباران وقتی بر زمین افتاددیگ...

...

رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمیتوان...

می دانی..؟آدم های ِ ساده..ساده هم عاشق می شوند..ساده صبوری م...

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌...

موسیقی

🌱🍒دلم دلتنگ باران است و باران هم نمی باردگمانم هیچ کس اینجا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط