گفته ام شاید فراموشت کنم اما نشد

گفتـه ام شـایـد فـرامـوشت کنم امـا نشد
در دلِ دیـوانـه ام غیـر از خیـالـت جا نشد

مـن کـه عبدِ عـاشقِ محرابِ چشمـانِ توأم
بی حضورت قـامتم پیـش خدا هم تا نشد

هر کـه آمد اندکی ما را پریشان کرد و رفت
هیچ کس در شهـرِ دل، مانندِ تـو پیدا نشد

مثلِ موجی بیقرارم که سَرم خورده به سنگ
مـوجِ مغـروری کـه بی تـو راهیِ دریا نشد
دیدگاه ها (۰)

غم نخور ای نازنین دنیا فدای موی توجانِ ناچیزم فدای گوشه ی اب...

گفتم این کیست که پیوسته مرا می‌خواندخنده زد از بُن جانم که م...

بعضے وقتا...بعضے آدم ها...پشیمونم میڪنن از اینڪہهیچوقت در حق...

قلم به دست گرفتم، غم فراق تو دل راچنان شکست که با قلب پاره پ...

در فـراقـت بغض دیریـن در گلـو دارم هـنوز با لـب خامـوش خــود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط