هرچه زمان داشتم دادمو

هرچه زمان داشتم، دادم‌و
به جاش، یه ساعت سوئیسی گرفتم:
بندش طلا، رنگش وسترن

دیگه زمان، بی زمان!
هشت شب: خواب
هشت صبح: اداره

#حسین_پناهی
دیدگاه ها (۲)

گیسو مَفِشان ، توبه‌ی ما را مشِکَن ،چون توبه‌ی عاشقان به موی...

پارت ۲۳ فیک دور اما آشنا

رمان بغلی من پارت های ۸۹و۹۰و۹۱دیانا: دیگه از بیدار موندن ها ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط