خواستی عشق زلالم را بسنج با قسم

خواستی عشق زلالم را بسنجے با قسم
اے تو تنها بر لبم سوگند، قرآنے مگر؟
خواستی گرد فراموشے نگیرد قلب من
لحظه اے از چشم این آئینه پنهانے مگر؟
شرط ڪردے خالے از یادت نباشد خاطرم
خود ڪه صاحب‌خانه اے ،ای خوب! مهمانے مگر؟
شرط ڪردے جز تو درمن گام نگذارد ڪسی
قلعه اے متروک و گمنامم، نمیدانے مگر؟
آنقدَر رفتے و برگشتے ڪه ویران شد دلم
دیدگاه ها (۷۶)

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم استدنیا برای از تو نوشتن مرا ک...

چرا شعری نمی گویی، برای حال تبدارم؟چه میخواهی تو از جانم؟که ...

دوره گردی خسته ام... خواهان پایان نیستمدورچشمت گشته ام عمری....

تو سهم دل نشدی, پس چرا شتاب کنمچقدر واژه بیابم, غزل کتاب کنم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط