بسیار سالها گذشت تا بفهمم

بسیار سال‌ها گذشت تا بفهمم
 آن‌که در خیابان می‌گرید
 از آن‌که در گورستان می‌گرید
 بسیار غمگین‌تر است
سال‌ها گذشت و
 من از خیابان‌های بسیار
از گورستان‌های بسیاری گذشتم
تا فهمیدم
 آن‌که حتی در خلوت خانه‌ خویش 
نمی تواند بگرید
از همه اندوه‌ناک‌تر است
دیدگاه ها (۳)

حوصلم سررف هیشکی نیس بامن بحرفه هیشکی منو ندوس ...ن متاب هس ...

چجایین ؟ بزنم لهتـــــون کنم عایا؟؟

:(

مکاشفه:دیدم مردی با عبا و کلاه کیپا(کلاه یهودیان) مرا ندا دا...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

نامه ای برای احساساتم/پارت سوم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط