دلتنگ که باشی نفست بند تنت
دلتنگ کـه باشی نفست بندِ تنت
نیست
دل داری و انگار که جان در بدنت
نیست
دلتنگ که باشی همه جا تیره و تار
است
نه نای شنیدن و نه حرف و سخنت
نیست
دلتنگ که باشی، بـه کمـا رفتـهای
انــگار
دل مـرده ولـی گـور و عزا و کفنت
نیست
دلتنـگ کـه باشـی همـه جـا عین
جهنم
میسوزی ویک چاره به درد ومحَنت
نیست
دلتنــگ تــوام ای همــه ی دار و
ندارم!
در خـانه ی من عطر تن و پیرهنت
نیست..
نیست
دل داری و انگار که جان در بدنت
نیست
دلتنگ که باشی همه جا تیره و تار
است
نه نای شنیدن و نه حرف و سخنت
نیست
دلتنگ که باشی، بـه کمـا رفتـهای
انــگار
دل مـرده ولـی گـور و عزا و کفنت
نیست
دلتنـگ کـه باشـی همـه جـا عین
جهنم
میسوزی ویک چاره به درد ومحَنت
نیست
دلتنــگ تــوام ای همــه ی دار و
ندارم!
در خـانه ی من عطر تن و پیرهنت
نیست..
- ۳.۶k
- ۱۲ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط