دوباره معرفی رو بخونین

(دوباره معرفی رو بخونین)
پارت-اول
#ازدواج_اجباری
صدای پاشه بلند یورا سکوت شرکت رو شکسته بود همه تا کمر خم شده بودن وارد اتاقش شد روی میزی که سِمَت مدیر کل نوشته بود نشست قرارداد ها دسته به دسته روی میز کارش بود
قبل شروع با منشی شخصیش تماس گرفت
(یوری منشی&)
&بله خانم
یه آمریکانو بیار یخ زیادی بزار.
&بله چشم
.....
بعد چند مین منشی وارد اتاق شد
&بفرمایید خانم
مرسی........برنامه ی امروز چیه؟
&امروز اخرین مهلت ثبت قرارداد نامه ست و اینکه امروز ساعت ۹ فشن شو راه میوفته و باید ساعت ۱۱:۳۰ اونجا باشیم
باشه میتونی بری
&بله چشم
مشغول کار هام شدم دونه دونه برگه هارو با دقت میخوندم تمرکز زیادی نداشتم پس از شروع کار مادلینگ و شروع رسمی شرکت خیلی کار سرم ریخته زنگ زدم به منشی و...
&بله خانم
بگو تیمم بیان تو سریع
&بله چشم
بعد چندمین اومدن
؟بله خانم کاری داشتین
اون برگه های قرارداد نامه ی روی میز رو بردارین و دونه دونش رو با دقت بخونین
اگه مشکل بود بهم بگین
؟بله چشم
مشغول شدن منم مشغول شدم دیدم یه مسیج از ایمیل اومد
لایک:بالای ۲۰
کامنت:بالای ۱۵
فالورو۴۰