یک نفر پیدا شده این دفترم را میخرد
یک نفر پیدا شده این دفترم را میخرد
اشک و آهم را ببین یک لحظه درجا میخرد
شعرهای خوب اینجا قیمتش ارزان تراست
او تمام شعر من را نقد و یکجا میخرد
از نبودنهای پی در پی و جایِ خالی ات
سایه اش پیداشده ,خوف و رجا را میخرد
در به در در کوچه میگردم که شعری سر کنم
در خیابان همدمم هست و همانجا میخرد
اکثراً گم میشوم در بین مردم ها ولی
او تمام خستگی ها را همینجا میخرد
گاه ابیاتم کمی تلخ است و گاهی بی نمک
او ولی شعر سیاه و جابه جا هم میخرد...
اشک و آهم را ببین یک لحظه درجا میخرد
شعرهای خوب اینجا قیمتش ارزان تراست
او تمام شعر من را نقد و یکجا میخرد
از نبودنهای پی در پی و جایِ خالی ات
سایه اش پیداشده ,خوف و رجا را میخرد
در به در در کوچه میگردم که شعری سر کنم
در خیابان همدمم هست و همانجا میخرد
اکثراً گم میشوم در بین مردم ها ولی
او تمام خستگی ها را همینجا میخرد
گاه ابیاتم کمی تلخ است و گاهی بی نمک
او ولی شعر سیاه و جابه جا هم میخرد...
- ۳۰۸
- ۲۹ اسفند ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط