درنگ حکایت خری به درختی بسته بود

#درنگ #حکایت خری به درختی بسته بود.
شیطان خر را باز کرد.
خر وارد مزرعه همسایه شد و تر و خشک را با هم خورد.
زن همسایه وقتی خر را در حال خوردن سبزیجات دید ؛تفنگ را برداشت و یک گلوله خرج خر نمود و کشتش.
صاحب خر وقتی صحنه را دید؛ عصبانی شد و زن صاحب مزرعه را کشت.
صاحب مزرعه وقتی با جسد خونین همسرش روبرو شد
صاحب خر را از پای دراورد!
به شیطان گفتند چکار کردی؟!!!
گفت من فقط یک خر را رها کردم!
دیدگاه ها (۴)

#داستان_کوتاه بوقلمونی، گاوی بدید و گفت: در آرزوی پروازم، ا...

#حکایت می گویند: فردی از کنار مسجد رد می شد.متوجه شد یک نفر ...

دریاچه هیلیِر واقع در مجمع الجزایر Recherche استرالیا میباشد...

جات توسط ناشناس : جوزف آیگنر یک نقاش مشهور اتریشی که در قرن ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط