part
part 28
لیکسی: مگه من چیکار کردم؟
هیون: انقدر خوشگلی با کارات
لباست و رفتارت همه چیز تحریک شدم
و تو پاساژ رو یادت رفت
لیکسی: اوم ممنون هیونی
او اره پاساژ
-لبخند
هیون: قربون اون خندت برم پاشو بریم حموم
-لیکسی: خدانکنه باشه بریم
_بلند میشن
_حوله برمیدارن
_وارد حموم میشن
لیکسی: من آب رو باز میکنم
-آب رو باز میکنه
هیون: باشه فسقلی
-میره زیر آب
-خیس میشن
لیکسی: هیون خیلی بدنم درد میکنه
هیون: طبیعیه خو همین الان کردمت
بعدشم بگذره خوب میشی
-میشورن خودشون
-حوله هاشون رو میپشون
-میان بیرون از حموم
هیون: لباست رو بپوش بخوابیم
لیکسی: باشه باشه
-لباسش رو میپوشه
-هیون هم لباسش رو میپوشه
-اروم میرن رو تخت
لیکسی: شب بخیر هیونم
هیون: شب بخیر لیکسی من :)
-به خواب میرن
-بغل هم میخوابن
لیکسی: مگه من چیکار کردم؟
هیون: انقدر خوشگلی با کارات
لباست و رفتارت همه چیز تحریک شدم
و تو پاساژ رو یادت رفت
لیکسی: اوم ممنون هیونی
او اره پاساژ
-لبخند
هیون: قربون اون خندت برم پاشو بریم حموم
-لیکسی: خدانکنه باشه بریم
_بلند میشن
_حوله برمیدارن
_وارد حموم میشن
لیکسی: من آب رو باز میکنم
-آب رو باز میکنه
هیون: باشه فسقلی
-میره زیر آب
-خیس میشن
لیکسی: هیون خیلی بدنم درد میکنه
هیون: طبیعیه خو همین الان کردمت
بعدشم بگذره خوب میشی
-میشورن خودشون
-حوله هاشون رو میپشون
-میان بیرون از حموم
هیون: لباست رو بپوش بخوابیم
لیکسی: باشه باشه
-لباسش رو میپوشه
-هیون هم لباسش رو میپوشه
-اروم میرن رو تخت
لیکسی: شب بخیر هیونم
هیون: شب بخیر لیکسی من :)
-به خواب میرن
-بغل هم میخوابن
- ۱.۵k
- ۲۵ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط