باورم کن... ( پارت ۱۶ )
《 ویو یونگی 》
رفتیم و کلی خرید کردیم و برگشتیم خونه، به محض رسیدن یوری، فوری میاد سمتم
یوری: اوپا ببین این کیه پیام داده
یونگی: بده ببینم
میخونم
یونگی: فکر میکنم اون حرو*مزاده باشه
یوری: کی
یونگی: جیمین
یوری: اون از کجا میدونه نکنه تو خونه جاسوس داره
یونگی: اهوم رسیدگی میکنم*عصبی*
<< فردا صبح >>
《 ویو یونگی 》
عروسی صبح بود پس بیدار شدم حاضر شدم بعد رفتم در اتاق هانا رو زدم
یونگی: خانومم تموم شدکارت؟
هانا: آره، کمتر دلبری کن * تکخنده *
میخندم میرم داخل
هانا: خوشگل شدم ؟
یونگی: نه...مثل ماه سدی نمیتونم چشمم رو ازت بردارم*خیره*
هانا: * لبخند * ملسی
لبشو سطحی میبوسم
یونگی: بریم؟
هانا: بریم
میریم بیرون با یوری مواجه میشیم، یه نگاه به هانا میندازه
یوری: قسم میخورم اگه پسر بودم از یونگی میدزدیدمت
یونگی: تو غلط میکنی زن منو بدزدی
میخندیم و سوار ماشین میشیم میریم تالار
<< موقع رقص >>
یونگی: بانوی من افتخار میدین؟*لبخند*
هانا: بله بله البته
دستشو میگیرم و میرقصیم
《 ویو جیمین 》
دیدم یوری رف سرویس منم رفتم دنبالش
جیمین: لیدی
جوابمو نمیده
جیمین: دلم برات تنگ شده بود * کمی لرزش صدا*
حمایت یادت نره کیوتی🙃🫶🏻
~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•
#رمان
#فیک
#بی_تی_اس
#فیک_بی_تی_اس
#جیمین
#یونگی
#فیک_جیمین
#فیک_شوگا
#فیک_یونمین
#bts
#BTS
#Jimin
#SG
#JM
#Suga
رفتیم و کلی خرید کردیم و برگشتیم خونه، به محض رسیدن یوری، فوری میاد سمتم
یوری: اوپا ببین این کیه پیام داده
یونگی: بده ببینم
میخونم
یونگی: فکر میکنم اون حرو*مزاده باشه
یوری: کی
یونگی: جیمین
یوری: اون از کجا میدونه نکنه تو خونه جاسوس داره
یونگی: اهوم رسیدگی میکنم*عصبی*
<< فردا صبح >>
《 ویو یونگی 》
عروسی صبح بود پس بیدار شدم حاضر شدم بعد رفتم در اتاق هانا رو زدم
یونگی: خانومم تموم شدکارت؟
هانا: آره، کمتر دلبری کن * تکخنده *
میخندم میرم داخل
هانا: خوشگل شدم ؟
یونگی: نه...مثل ماه سدی نمیتونم چشمم رو ازت بردارم*خیره*
هانا: * لبخند * ملسی
لبشو سطحی میبوسم
یونگی: بریم؟
هانا: بریم
میریم بیرون با یوری مواجه میشیم، یه نگاه به هانا میندازه
یوری: قسم میخورم اگه پسر بودم از یونگی میدزدیدمت
یونگی: تو غلط میکنی زن منو بدزدی
میخندیم و سوار ماشین میشیم میریم تالار
<< موقع رقص >>
یونگی: بانوی من افتخار میدین؟*لبخند*
هانا: بله بله البته
دستشو میگیرم و میرقصیم
《 ویو جیمین 》
دیدم یوری رف سرویس منم رفتم دنبالش
جیمین: لیدی
جوابمو نمیده
جیمین: دلم برات تنگ شده بود * کمی لرزش صدا*
حمایت یادت نره کیوتی🙃🫶🏻
~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•~°•☆°•
#رمان
#فیک
#بی_تی_اس
#فیک_بی_تی_اس
#جیمین
#یونگی
#فیک_جیمین
#فیک_شوگا
#فیک_یونمین
#bts
#BTS
#Jimin
#SG
#JM
#Suga
- ۸.۲k
- ۱۰ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط