bad love
bad love
که یهو سوجون با عجله اومد داخل
#هی سوجون چته؟
& باید زود برید برای پرواز تا نیم ساعت دیگه به عمارت حمله میکنن
نامی: زود باشید
همه با عجله پا شدن رفتن سوار ماشین شدن و به سمت فرودگاه حرکت کردن،فکر جیمین فقط پیش ا.ت بود که نکنه یه وقت اتفاقی برای ا.ت بی افته.
توی راه فقط دست ا.ت رو گرفته بود و هر پنج دقیقه حال ا.ت رو میپرسید ، اعضا هم نگران ا.ت بودن چون نقطه ضعفه جیمین ا.ت بود.
شوگا:رسیدیم پیاده بشین
همه پیاده شدن به سمت هواپیما رفتن و اسمشون رو گفتن و رفتن سوار شدن.جیمین کنار ا.ت ،کوک کنار ته،جین کنار نامی و هوپی کنار شوگا ، هواپیما راه افتاد.
+ جیمین (کوفت)
# جانم
+چرا با دسر عموهات دوست نمیشی ؟
#حتی اگه من بخوام اونا طمعه پول دارن و باعث میشن ما آسیب ببینیم ، پس نباید با اونا دوست بشیم برای ما خطرناکه مخصوصاً تو.
+چرا من؟(بیشن سر جات کم سوال بپرس هی چرا چرا)
#چون تو نقطه ضعفه منی و اونا دوست دارن نقطه ضعفه منو نابود کنن
+چرا؟
کوک:ا.ت خفشو هی چرا چرا مغزمون رفت
#تو ببند
کوک: چشم
#چون اونا پشمن خونیه منن و دوست دارن تو نابود بشی
+خب.....
ته:ا.ت یه سوال دیگه بپرسی پا میشم خفت میکنم
#چی گفتی؟
ته:من شکر خوردم
#چی خوردی؟
ته: من غلط خوردن من گوههههه خوردم
#خوبه
😂+
ته:زهرمار
#چی....
ته:زهر مار چی کوفت چی درد چرا مرض چرا بگیرین بخوابین دیگه
شوگا:به خدا تا ۵ ثانیه دیگه خفه نشید پا میشم پرتتون میکنم پایین
ویو ا.ت
همه ساکت شدیم چون میدونستیم شوگا روی خوابش غیرتیه و به حرفش عمل میکنه ،منم خوابم میومد سرم گذاشتم رو شونه جیمین (سرت بخوره به سنگ) گرفتم خوابیدم (بخوابی بیدار نشی)
ویو جیمین
داشتم فکر میکردم که یه چیزی روی شونم حس کردم(یه گوهه💩)دیدم ا.ته منم گرفتم خوابیدم
توی خواب بودم که یهوووووووو..........
پارت هدیه 💌
که یهو سوجون با عجله اومد داخل
#هی سوجون چته؟
& باید زود برید برای پرواز تا نیم ساعت دیگه به عمارت حمله میکنن
نامی: زود باشید
همه با عجله پا شدن رفتن سوار ماشین شدن و به سمت فرودگاه حرکت کردن،فکر جیمین فقط پیش ا.ت بود که نکنه یه وقت اتفاقی برای ا.ت بی افته.
توی راه فقط دست ا.ت رو گرفته بود و هر پنج دقیقه حال ا.ت رو میپرسید ، اعضا هم نگران ا.ت بودن چون نقطه ضعفه جیمین ا.ت بود.
شوگا:رسیدیم پیاده بشین
همه پیاده شدن به سمت هواپیما رفتن و اسمشون رو گفتن و رفتن سوار شدن.جیمین کنار ا.ت ،کوک کنار ته،جین کنار نامی و هوپی کنار شوگا ، هواپیما راه افتاد.
+ جیمین (کوفت)
# جانم
+چرا با دسر عموهات دوست نمیشی ؟
#حتی اگه من بخوام اونا طمعه پول دارن و باعث میشن ما آسیب ببینیم ، پس نباید با اونا دوست بشیم برای ما خطرناکه مخصوصاً تو.
+چرا من؟(بیشن سر جات کم سوال بپرس هی چرا چرا)
#چون تو نقطه ضعفه منی و اونا دوست دارن نقطه ضعفه منو نابود کنن
+چرا؟
کوک:ا.ت خفشو هی چرا چرا مغزمون رفت
#تو ببند
کوک: چشم
#چون اونا پشمن خونیه منن و دوست دارن تو نابود بشی
+خب.....
ته:ا.ت یه سوال دیگه بپرسی پا میشم خفت میکنم
#چی گفتی؟
ته:من شکر خوردم
#چی خوردی؟
ته: من غلط خوردن من گوههههه خوردم
#خوبه
😂+
ته:زهرمار
#چی....
ته:زهر مار چی کوفت چی درد چرا مرض چرا بگیرین بخوابین دیگه
شوگا:به خدا تا ۵ ثانیه دیگه خفه نشید پا میشم پرتتون میکنم پایین
ویو ا.ت
همه ساکت شدیم چون میدونستیم شوگا روی خوابش غیرتیه و به حرفش عمل میکنه ،منم خوابم میومد سرم گذاشتم رو شونه جیمین (سرت بخوره به سنگ) گرفتم خوابیدم (بخوابی بیدار نشی)
ویو جیمین
داشتم فکر میکردم که یه چیزی روی شونم حس کردم(یه گوهه💩)دیدم ا.ته منم گرفتم خوابیدم
توی خواب بودم که یهوووووووو..........
پارت هدیه 💌
- ۲.۱k
- ۲۶ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط