من عاشق پاییز و زمستانم عاشق اینم که پشت پنجرهی بخارزد

من عاشق پاییز و زمستانم ! عاشق اینم که پشت پنجره‌ی بخارزده بنشینم و گرمای فنجان چای را در پنجه‌ی دستانم حس کنم ! باران ، نم‌نم و آرام خیابان‌ها را خیس کند و من این طرف پنجره به لطافت قشنگ آسمان زل بزنم ! قند در دلم آب شود و بعد از جوشش ذوقِ کودکانه‌ام ، انگشتانم را روی شیشه بچرخانم و شکلک‌های دوران بچگی را رویش زنده کنم ! من از اول هم سرما را به گرما ترجیح دادم ! هر فصلی که زور سرمایش به گرما بچربد را دوست دارم ! تابستان قهرش نگیرد ولی ، من آفتابِ کمرنگ زمستان را به خورشید سوزان تابستان ترجیح می‌دهم...! من دلم خنک شدن می‌خواهد...وگرنه همه‌ی ما از داغیِ تابستان‌های زمانه ، به قدر کافی سوخته‌ایم !
دیدگاه ها (۱)

برگ از درخت خسته می شود وگرنه پاییز بهانه است...#𝑺𝒆𝒕𝒂𝒓𝒆𝒉✭

سمحت لنفسي أن أكون عيون خصمي«خودم اجازه میدادم‌ چشمات حریفِ ...

فک نکن اونی که تو میشناسی ، همیشه قراره همونی باشه که تو فکر...

فصلی بینِ تابستان و پاییز وجود دارد به اسمِ: "فصلِ آرزوهایِ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط