چندی ست از هوای تو بیرون نمی روم

چندی ست از هوای تو بیرون نمی روم
از فکر چشم های تو بیرون نمی روم
کنج اتاق کوچک سه در چهار خود
دق کرده ام برای تو بیرون نمی روم
من ماندم و بدون تو یک عمر بی کسی
جان هم دهم _فدای تو _ بیرون نمی روم
کز کرده ام درون خودم از درون خویش _
با هیچ جز صدای تو بیرون نمی روم
تو ، هرکسی که دلت خواست من ولی
با هیچ کس به جای تو بیرون نمی روم
کنج  همین  اتاقک  دلگیر  تا  ابد
می ایستم به پای تو بیرون نمی روم
دیدگاه ها (۵)

تو را از دست دادم، آی آدم‌های بعد از تو!چه کوچک می‌نماید پیش...

کاش می شد همه ی دار و ندارت باشممونسم باشی و هر لحظه کنارت ...

دل براے با تو بودن بے قـــرارے می‌ڪنددر خیالش لحظه‌ها را سر ...

از راه دورے آمدم، آغوش خود را باز ڪنچرخے بزن دور و بَرَم، قد...

پارت دهم | رمان فرزند آتشسه هفته بعد از عروسیِ مخفیانه‌ی جون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط