فیک Our story پارت۵

نامجون*
کیفو گذاشتم لای دستم و رفتم پیش دخترا
________
لیا:خودت اسیب ندیدی بیخیال....پول هم توش بود؟
ا.ت:چهل لیر توش بود
کارت کره هم بود
لیا:خدای من
حالا نره با کارت اعتباری کلی بدهی واسمون بالا بیاره
شانس و ببین
عه داره میااااد
کیف دستشه
-بفرماییم....کیفتون
+خیلی ممنون
-خاهش میکنم.....چک کنید ببینید چیزی کم شده یا نه
+همش هس
و لبخندی زدی و گفتی
+ممنونم
ل:پولی که یکی بازحمت به دست اورده از ناموس مردم دزدیدن چیه دیگه(این پولو جک به ا.ت داد سر راه مواد غذایی بگیره)
-بله کاملا درست میگید
+عه از دستتون داره خون میاد
-چیز مهمی نیس یه جا خالی دادم خراش برداشت
+مهم نیست؟داره خون میاد خب
+داروخانه رو ببینم...... وایسا
ل:این باید بخیه بخوره(لیا رو دیگه با * نشون میدم)
ا.ت رفت مغازه ی جفتش که داروخونه بود ولی بسته بود رو دید ولی اونجا نوشته بود داروخونه رو انتقال دادیم پیش بیمارستان
+من میگم بریم بیمارستان
*باید بریم بیمارستان
-نه..نه..نه..نه
نیازی به بیمارستان نیست ....من خوبم
یکیم اینکه من ....فوبیای بیمارستان دارم
*داداش شکریت هم فوبیا داشت...حتا وقتی خانمش زایمان کرد هم نتونست بره بیمارستان طفلی
-دقیقا منم از همین دارم(نامی داره دروغ میگه)
دیگه افسوس چیکار کنیم
*یه چیزی بپرسم؟تو اون جعبه کمکهای اولیه که براتون اوردم تنتور(نوعی الکل پزشکی) هست؟(با ا.ت س)
+هست
*پنبه هم خونه دارید که؟
+هست
*من خانم دکتر محسوب میشم خیلی خوب پانسمان میکنم
-نه نیاز به اینهمه نگرانی نیست شما اینجا منتظرم باشید من زود میگیرم میام
ا.ت اروم به لیا میگه
+چیکار میکنی
*داره از بچه خون میره.ٔ...میبینی؟
+اگه داداش سهون مارو تو خونه با این ببینه میزنتت
*من گفتم بریم خونه ما؟
+اها گفتی بریم خونه ما؟
+برای اینکه سهون تورو نزنه بابام منو دیوونه کنه دیگه
*داداش فکری که حتما خیلی وقته رفته یه جایی.مسخره بازی در نیار
+نههه نچ
*تا برگرده خونه .....من خیلی وقت قبلش بچه رو رد کردم بره
+نه
*ساکت
اخرم موافقت کردی و نامجون با ماشینش اوردتون تا خونتون
+بذای چی این بچه رو اوردیم اینجا رو نفهمیدم ... الان حرف در میارن
*وعضیت دست این بچه رو ندیدی؟ باید پانسمانش کنیم
بعد که داداش فکری اومد فورا ردش میکنم نگران نباش
+انشالا بچه ها خابیده باشن
*خوابیدن خوابیدن نگران نباش
فلش بک به خونه
جونگ مین داشت وقتی با کراشش بود حرف میزد
فلش بک به وقتی که جونگ مین پیش کراشش بود*
داشتیم درس میخوندیم که دنیز بوسم کرد
(لپشو) تو شوک بودم رفتم به صورتم اب بزنم که دنیز هم اومد و بهم پیشنهاد داد و منم قبول کردم
پایان فلش بک
جک:جدی میگی از لب بوست کرد؟
ج م:نه پسر....از لپم بوسید مامانش ور گوشمون بود
جک:خب باشه خیر باشه اقای دختر کش
ج م:ساکت بیشعور
بعدش جک شروع کرد ورزش کردن
جونگ مین نگاهش به دفتر خاطرات جک که لاش باز بود افتاد و بعد به جک هم نگاه کرد
و به جک گفت:
دیگه حال ندارم بقیشو بزارم فردا پارت بعدیو میزارم منتظر باشیدد😂
دیدگاه ها (۱)

بچه ها توضیحات فیک جدید رو گذاشتن اپ نشد واسه همین دیگه حال ندارم یکم دیرتر میزارم

فردا پارت بعدو معرفی فیک جدیدو دوباره اپ میکنم برین حال کنین

فیک Our story پارت ۴

فیک Our story پارت ۳

🕸🎀𝑻𝒘𝒊𝒏𝒔 رمان مدرسه ای(دوقلو ها) ★ 𝒑: ⁷ا/ت: مز..ا..حم(مکث) [ج...

پارت ۱۱ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط