سه پارتی از جونگین وقتی به عنوان یه ایدل عاشقت میشه و قرا

سه پارتی از جونگین وقتی به عنوان یه ایدل عاشقت میشه و قرار میزارین و دوستت که منیجره بهش میگه از ۱۳ سالگی الکل می خوردی و سیگار می کشیدی دو بار هم خودکشی نا موفق داشتی(ری اکشنش وقتی تو رو می بینه) p1

جونگین با حرف هایی که از طرف منیجر شنیده بود تعجب کرده بود و فکر می‌کرد همه ی این ها فقط یه شایعه اس ولی مدرک وجود داشت و جونگین نمی تونست قبول کنه از طرفی هم ناراحت و عصبی بود که چرا ازش پنهان کرده بودی واقعا چرا میتونستی بهش بگی و باهاش حرف بزنی
حالا جونگین تمام و فکرش شده بود این که چرا بهش نگفتی شاید دیگه مثل قبلا دوسش نداشته باشی یا اونقدری که اولین بار دیدیش بهش حس نداشته باشی افکارش داشت مغزش رو می خورد بدنش هم حالا درگیر شده بود نفساش نا منظم بود و قلبش تند میزد و پاهاش تا حد مرگ تکون می‌خورد و انگشت اشاره و شستش رو گاز می‌گرفت این صحنه واقعا دردناک بود جونگین انگار داشت خورد و نابود میشد
انگار اون زمانی که تو داشتی میومدی شبیه جهنم بود براش که تا تو نیای وارد بهشت نمیشه البته با ثابت کردن اینکه این حرف ها یه مشت دروغه ولی دمای بدن جونگین حالا خیلی بالا رفته بود و عرق کرده بود و حالا هم قلبش تند تر میزد هم نفساش بد تر شده بود