تقاص عشق فصل part
تقاص عشق/ فصل ۲ / part ۱۷۷
( یک سال و دو ماه بعد )
ات مشغول شونه کردن موهای یانسو بود
یانسو : مامانی خوسگل سدم
ات : تو خوشگله مامانی هستی
موهای مشکی یانسو رو خرگوشی بست و لباس خوشگلی تنش کرد بخاطر هوای سرد کافشن تن یانسو کرد
یانسو رویه تخت جلوی ات ایستاد دست های کوچک اش را دوره گردنه مادرش حلقه کرد
یانسو : بلیم
ات یانسو رو بغل کرد و از تخت پایین شد سمته نیز آرایش رفت و کلاه قرمز اش را برداشت و رو سرش گذاشت تو این چند مدت که اومده بود پاریس استایل اش به کلی تغییر کرده بود
اسلاید ۲ لباس ات
از آپارتمان خارج شد سمته ماشین اش رفت یانسو رو رویه صندلی کودک گذاشت و کمر بند اش رو بست خودش سمته صندلی راننده رفت و نشست بعد از شروع کردن ماشین حرکت کرد
درعین رانندگی به یانسوی که داشت با عروسک اش بازی میکرد نگاه میکرد با هر دفعه نگاه کردن یاد جیمین می افتاد اون باعث جدایی اون پدر و دختر شد اگه اون روز اول با جیمین حرف میزد شاید هیچی اینجوری نمیشد
خودش که دلتنگ پسرش بود دلتنگ عشق اش بود دلتنگ زندگی قبلیش بود از افکار اش بیرون آمد رسیده بود همون کافه ماشین رو پارک کرد از ماشین پیاده شد یانسو رو بغلش گرفت و سریع وارده کافه شد
ات : ببین تویه این هوای سرد مجبورم کردی بیایم بیرون
یانسو دست هاشو گذاشت رویه گونه های مادرش و بوسه کوچیکی رو رویه گونه مادرش گذاشت
یانسو : مامانی یلیم سیل کاکائو بخولیم
ات : باشه بریم
سمته میز کناره شومینه رفت و نشست یانسو رو رویه صندلی کنارش نشوند گارسون رو صدا زد
گارسون : سفارشتون
ات : یه دونه شیر کاکائو داغی بیارید و قهوه تلخ با فینانسیر
گارسون: چشم
گارسون رفت ات روبه یانسو کرد همش تو فکرش چانسو بود
// یعنی الان چه شکلی شده شبیه کیه مریض که نشده //
با افکارش درگیر بود با صدای گارسون از افکارش بیرون اومد
گارسون : بفرمایید
ات : خیلی ممنونم
شیر کاکائو رو گذاشت جلوی یانسو ات لیوان قهوه اش رو برد سمته دهانش و کمی ازش نوشید
ات : یانسو شیر کاکائو تو خوردی دیگه بریم خونه
یانسو : نه من میخوام بمونم
ات از رویه صندلی بلند شد یانسو رو تو بغلش گرفت و از کافه بیرون رفت سوار ماشین اش شد و حرکت کرد ...
اسلاید ۳ سالن آپارتمان اسلاید ۴ اتاق ات
( یک سال و دو ماه بعد )
ات مشغول شونه کردن موهای یانسو بود
یانسو : مامانی خوسگل سدم
ات : تو خوشگله مامانی هستی
موهای مشکی یانسو رو خرگوشی بست و لباس خوشگلی تنش کرد بخاطر هوای سرد کافشن تن یانسو کرد
یانسو رویه تخت جلوی ات ایستاد دست های کوچک اش را دوره گردنه مادرش حلقه کرد
یانسو : بلیم
ات یانسو رو بغل کرد و از تخت پایین شد سمته نیز آرایش رفت و کلاه قرمز اش را برداشت و رو سرش گذاشت تو این چند مدت که اومده بود پاریس استایل اش به کلی تغییر کرده بود
اسلاید ۲ لباس ات
از آپارتمان خارج شد سمته ماشین اش رفت یانسو رو رویه صندلی کودک گذاشت و کمر بند اش رو بست خودش سمته صندلی راننده رفت و نشست بعد از شروع کردن ماشین حرکت کرد
درعین رانندگی به یانسوی که داشت با عروسک اش بازی میکرد نگاه میکرد با هر دفعه نگاه کردن یاد جیمین می افتاد اون باعث جدایی اون پدر و دختر شد اگه اون روز اول با جیمین حرف میزد شاید هیچی اینجوری نمیشد
خودش که دلتنگ پسرش بود دلتنگ عشق اش بود دلتنگ زندگی قبلیش بود از افکار اش بیرون آمد رسیده بود همون کافه ماشین رو پارک کرد از ماشین پیاده شد یانسو رو بغلش گرفت و سریع وارده کافه شد
ات : ببین تویه این هوای سرد مجبورم کردی بیایم بیرون
یانسو دست هاشو گذاشت رویه گونه های مادرش و بوسه کوچیکی رو رویه گونه مادرش گذاشت
یانسو : مامانی یلیم سیل کاکائو بخولیم
ات : باشه بریم
سمته میز کناره شومینه رفت و نشست یانسو رو رویه صندلی کنارش نشوند گارسون رو صدا زد
گارسون : سفارشتون
ات : یه دونه شیر کاکائو داغی بیارید و قهوه تلخ با فینانسیر
گارسون: چشم
گارسون رفت ات روبه یانسو کرد همش تو فکرش چانسو بود
// یعنی الان چه شکلی شده شبیه کیه مریض که نشده //
با افکارش درگیر بود با صدای گارسون از افکارش بیرون اومد
گارسون : بفرمایید
ات : خیلی ممنونم
شیر کاکائو رو گذاشت جلوی یانسو ات لیوان قهوه اش رو برد سمته دهانش و کمی ازش نوشید
ات : یانسو شیر کاکائو تو خوردی دیگه بریم خونه
یانسو : نه من میخوام بمونم
ات از رویه صندلی بلند شد یانسو رو تو بغلش گرفت و از کافه بیرون رفت سوار ماشین اش شد و حرکت کرد ...
اسلاید ۳ سالن آپارتمان اسلاید ۴ اتاق ات
- ۱۰.۹k
- ۰۷ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط