عجب بن بست زیباییمن و دل مانده ایم و تو

.....
عجب بن بست زیبایی،من و دل مانده ایم و تو
شده امشب تماشائی،من و دل مانده ایم و تو

گمانم شور باران است،رسیده پشت پلک من
دراین باران رویایی،من و دل مانده ایم و تو

بهار آرزوهــــایم، میان باغ دل افتاد
صدا میزد به رسوائی،من و دل مانده ایم و تو

دگر انگار با یادت، میان جمع تنهایم
امان از دردِ تنهایی،من و دل مانده ایم وتو

بیابان غریبی شد، زهجرانت گلستان ها
به جزگلهای صحرایی،من و دل مانده ایم و تو

ترک های کویرِدل، نشسته روی پیشانی
عجب تقدیر غوغایی، من و دل مانده ایم و تو....
دیدگاه ها (۳)

....یک شاخه گُـــــل کوچک مریم طلب منصد تا طلب تــوست یکی هـ...

.....من بمونم یا برم تو چجوری راحتیقلب من وصله الان به یه بم...

.....رفتم و ازمحضرت قلبی پریشان می برمارمغان از پیش تو، یک ج...

....روزها با فکر او دیوانه ام، شب بیشترهر دو دلتنگ همیم اما ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط