هرگز تو هم مانند من آزار دیدی

هرگز تو هم مانند من آزار دیدی؟
یار خودت را از خودت بیزار دیدی؟

آیا تو هم هر پرده ای را تا گشودی
از چارچوب پنجره دیوار دیدی؟

اصلا ببینم تا به حالا صخره بودی؟
از زیر امواج آسمان را تار دیدی؟

نام کسی را در قـنوتت گریه کـردی؟
از آتـنا" گفتن "عذاب النار دیدی؟

در پشت دیوار حیاطی شعر خواندی؟
دل کندن از یک خانه را دشـوار دیدی؟

آیا تو هم با چشم باز و خیس از اشک
خواب کسی را روز و شب بیدار دیدی؟

رفتی مطب بی نسخه برگردی به خانه؟
بیمار بودی مثل من بیمار دیدی؟

حقا که با من فرق داری لا اقل تو
او را که می خواهی خودت یک بار دیدی


#کاظم_بهمنی
دیدگاه ها (۱۳)

چه جان سختم که بعد از رفتن تو، باز جان دارم!ولی از تو چه پنه...

گاهی برگرد و بغلم کن برگرد و تنگ بغلم کن مرا با خود ببردر شب...

رﻭﺯﻫﺎﯼ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺍﺳﺖ!ﺩﺭ ﺣﺠﻢِ ﺑﯽ ﺍﻧﺘﻬﺎﯼِ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽﻫﺎﯾﻢﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﻫﻨﻮﺯ ﺗ...

آن که سودا زده ی چشم تو بوده است منم و آن که از هر مژه صد چش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط