پاییـز چمدانش را بستهانتهای جاده ی آذربه انتظار نشسته استنگاهش ابریردّ پاهایش خیسو کوله بارش لبریـز از این همه برگی که از درختان تکانده است آخـرای پاییـزتـون قشـنگ 🍁