بغلش کرده بودم

بغلش کرده بودم
پرسید چقدر منو دوست داری؟؟؟
گفتم خیلی...
گفت نه یه اندازه ای بگو...
گفتم آخه چی بگم،خیلی دیگه...
گفت من یه اندازه بگم همون قدر دوسم داشته باشی؟؟؟؟
تو دلم گفتم الان اندازه ستاره های آسمونی،اندازه ی دریایی،یه همچین چیزی میگه
برگشت گفت:همون اندازه که اون بی معرفت قبلی بهم بدی کرد همون قدر دوسم داشته باش
گفتم یعنی چقدر آدم میتونه به یه نفر ظلم کنه که همچین حرفی بزنه...
اشک تو چشماش جمع شد و با بغض گفت:فقط تو رو خدا،التماست میکنم یه روزی نرسه،من به کسی بگم اندازه ی ظلمایی که تو به من کردی دوسم داشته باشه...
دیدگاه ها (۲۲)

وقتی با کسی وارد رابطه میشویدبا خودتان صادق باشیدخوب برانداز...

اینکه کسی رفته باشه، با اینکه تو رفتنش رو باور کنی، دوتا حرف...

دکتر می گوید دهانت را باز کن.می گوید این طوری نه، گنده باز ک...

حواسمانبه چروک هایِ دور چشم مادرانمانو لرزش دست های پدرانمان...

#𝓖𝓲𝓻𝓵_𝓶𝓸𝓯𝓲𝓪𝓟18 ویو کوکداشتیم توی پاساژ میگشتیم که یهو چشمم خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط