ات و تودوروکی پارت

ا~ت و تودوروکی پارت ۳۱
{دید ک ا~ت اونجا نیس}

{پنجره ی دایره ای شکل کنده شده و روی زمینه}

{شوتو دوان دوان رفت سمت جای پنجره ای ک کنده شده و بیرون رو نگاه کرد ولی هیچ چیزی نبود}

{شوتو رفت و ب بقیه گفت}

×۳ ساعت بعد×

شوتو « یعنی چی ک فردا دنبالش میرین »

اندوار « اروم باش شوتو»

{اندوار ایزاوا تویا و شوتو داخل یک اتاقی ب شکل شکنجه گاه بودن}

{یک نور ملایم یک میز سفید بزرگ و چند پلیس و یک افسر پلیس اونجا بودن}

افسر پلیس « ببینید شما چند تا سرنخ ب ما دادین پس زیاد سخت نیست ولی باید تا اون موقع صبر کنید »
دیدگاه ها (۰)

فرصتی دیگر پارت ۲۲{میره سمت پنجره و ایکو و چند مرد رو میبینه...

هعی پدر پسر مامانی خواهن

ا~ت و تودوروکی پارت ۳۰{شوتو ب در تکیه داد} {شوتو اروم زمزمه ...

باز گشت خودم را با این ویدیو تبریک میگویم 😂😂😂

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱۳

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱۹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط