نام جیمین پارک
نام: جیمین پارک
سن: ۲۸
فامیلی: پارک (فامیلی مادرش)
وظیفه: کارآگاه
محل زندگی: عمارت
اخلاق کلی : پر اراده و یکم عصبی اما عاشق دعوا
با پسر عمویش جونگ کوک و مادرش نا یون و زن عمویش که مادر. جونگ کوک هست نا را و با بقیه شخصیت ها که در داستان باهاش آشنا میشوید زندگی میکند و پدرش را از دست داده
، زندگی مشترک در همان عمارت قدیمی و پررمز و راز، با همان سایههای خانوادگی که هر گوشهاش پر از راز و گذشته است.
جیمین همیشه با ظاهری خفن و باحال دیده میشود. موهایش مرتب، کمی بلند و شیک، لباسهایش مدرن و کلاسیک است؛ کت و شلوارهای نیمهرسمی، تیشرتهای ساده و کفشهای لوکس اما غیرتظاهرانه به شدت خفن و لجباز و به دنده. نگاهش پر از اعتماد به نفس و گاهی کمی شیطنت است اما بیشتر اقلاب هویج میخورد همش در دستش هست و میخورد
جیمین شخصیتی باحال، جذاب و پیچیده دارد. همیشه لبخندی روی لب دارد که گاهی واقعی و گاهی طعنهآمیز است. در جمع دوستانش، او مرکز توجه است و همه از انرژی مثبت و شوخطبعیاش لذت میبرند، اما هر کسی که به او نزدیک شود، متوجه میشود که زیر آن لبخند، ذهنی دقیق و حسابگر پنهان است.
او عاشق هویون است، اما بهطور ناخودآگاه یا عمدی، او را اذیت میکند و
با رفتارهای بازیگوش و کمی تحریککننده، عشقش را پیچیده میکند؛ انگار
میخواهد واکنش واقعی او را ببیند و هر قدم او را زیر نظر دارد.
جیمین در عین حال که ظاهرش آرام و خفن است، در حال تحقیق و تعقیب
سایهی شب است که شبها پوسترهای مرموز روی دیوارهای سئول
میچسباند و قصد دارد شرکت خانوادهشان را تخریب کند. او باهوش و
محتاط است، هیچ چیزی را ساده نمیگیرد و با دقت تمام همه سرنخها را
دنبال میکند.امت تا به حال اونو پیدا نکرده کسی که به سایهی شب معروف هست
با جونگ کوک رابطهای محترمانه و پیچیده دارد؛ گاهی شوخ، گاهی رقابتی،
اما همیشه مراقب تعادل بین خود و پسر عمویش است. حضور هویون او
بیشتر تحریک میکند و باعث میشود هم مراقب او باشد و هم بخواهد
بازی را به نفع خودش پیش ببرد اما جونگ کوک مثله رفیقش می ماند
جیمین ترکیبی از جذابیت، خونسردی و هوش بالاست. کسی که به راحتی
نمیتوان او را فهمید، اما هر حرکتی او پر از قصد و برنامه است. او همزمان
سرگرمکننده و خطرناک است، عاشق و بازیگوش، کسی که حتی وقتی به
ظاهر آرام است، ذهنش هزار حرکت را بررسی میکند و هیچ چیز را ساده نمیگیرد.
شب کوری که دارد هیچکس جز جونگ کوک از آن خبری ندارد شاید شب
کوری برای بقیه اسمش ضایع ست اما تجربه اش به شدت سخت است
و بخاطر همین دلیل هویج میخورد دکترش گفته بود اقلاب هویج بخورد برای چشم هایش و شب کوری اش مفید هست
اون همیشه توی جنگلی در کناره درخت چندین ساله ای چرت میزند هر موقع هم آنجا با هویون روبه رو میشود
شبکوری بیماری نیست، بلکه یک نشانهست از وجود مشکلی در چشم معمولاً در سلولهای استوانهای شبکیه که وظیفه دید در تاریکی رو دارن.
آدمی که شبکوری داره، وقتی هوا تاریک میشه یا وارد جای کمنور میشه،
چشمش نمیتونه سریع با تاریکی تطبیق پیدا کنه.
بیرون در شب یا در خیابانهای تاریک سخت میبینه.
توی سینما یا اتاق تاریک، باید چند دقیقه صبر کنه تا کمی واضحتر ببینه.
فردی که شبکوری داره، معمولاً این حسها رو تجربه میکنه
وقتی هوا کمنور میشه، همهچیز تار و مبهم میشه.
ممکنه احساس سردرگمی یا ترس در تاریکی کنه.
چشمهاش ممکنه زود خسته بشن.
غذاهای خوب برایش: هویج هستند
سن: ۲۸
فامیلی: پارک (فامیلی مادرش)
وظیفه: کارآگاه
محل زندگی: عمارت
اخلاق کلی : پر اراده و یکم عصبی اما عاشق دعوا
با پسر عمویش جونگ کوک و مادرش نا یون و زن عمویش که مادر. جونگ کوک هست نا را و با بقیه شخصیت ها که در داستان باهاش آشنا میشوید زندگی میکند و پدرش را از دست داده
، زندگی مشترک در همان عمارت قدیمی و پررمز و راز، با همان سایههای خانوادگی که هر گوشهاش پر از راز و گذشته است.
جیمین همیشه با ظاهری خفن و باحال دیده میشود. موهایش مرتب، کمی بلند و شیک، لباسهایش مدرن و کلاسیک است؛ کت و شلوارهای نیمهرسمی، تیشرتهای ساده و کفشهای لوکس اما غیرتظاهرانه به شدت خفن و لجباز و به دنده. نگاهش پر از اعتماد به نفس و گاهی کمی شیطنت است اما بیشتر اقلاب هویج میخورد همش در دستش هست و میخورد
جیمین شخصیتی باحال، جذاب و پیچیده دارد. همیشه لبخندی روی لب دارد که گاهی واقعی و گاهی طعنهآمیز است. در جمع دوستانش، او مرکز توجه است و همه از انرژی مثبت و شوخطبعیاش لذت میبرند، اما هر کسی که به او نزدیک شود، متوجه میشود که زیر آن لبخند، ذهنی دقیق و حسابگر پنهان است.
او عاشق هویون است، اما بهطور ناخودآگاه یا عمدی، او را اذیت میکند و
با رفتارهای بازیگوش و کمی تحریککننده، عشقش را پیچیده میکند؛ انگار
میخواهد واکنش واقعی او را ببیند و هر قدم او را زیر نظر دارد.
جیمین در عین حال که ظاهرش آرام و خفن است، در حال تحقیق و تعقیب
سایهی شب است که شبها پوسترهای مرموز روی دیوارهای سئول
میچسباند و قصد دارد شرکت خانوادهشان را تخریب کند. او باهوش و
محتاط است، هیچ چیزی را ساده نمیگیرد و با دقت تمام همه سرنخها را
دنبال میکند.امت تا به حال اونو پیدا نکرده کسی که به سایهی شب معروف هست
با جونگ کوک رابطهای محترمانه و پیچیده دارد؛ گاهی شوخ، گاهی رقابتی،
اما همیشه مراقب تعادل بین خود و پسر عمویش است. حضور هویون او
بیشتر تحریک میکند و باعث میشود هم مراقب او باشد و هم بخواهد
بازی را به نفع خودش پیش ببرد اما جونگ کوک مثله رفیقش می ماند
جیمین ترکیبی از جذابیت، خونسردی و هوش بالاست. کسی که به راحتی
نمیتوان او را فهمید، اما هر حرکتی او پر از قصد و برنامه است. او همزمان
سرگرمکننده و خطرناک است، عاشق و بازیگوش، کسی که حتی وقتی به
ظاهر آرام است، ذهنش هزار حرکت را بررسی میکند و هیچ چیز را ساده نمیگیرد.
شب کوری که دارد هیچکس جز جونگ کوک از آن خبری ندارد شاید شب
کوری برای بقیه اسمش ضایع ست اما تجربه اش به شدت سخت است
و بخاطر همین دلیل هویج میخورد دکترش گفته بود اقلاب هویج بخورد برای چشم هایش و شب کوری اش مفید هست
اون همیشه توی جنگلی در کناره درخت چندین ساله ای چرت میزند هر موقع هم آنجا با هویون روبه رو میشود
شبکوری بیماری نیست، بلکه یک نشانهست از وجود مشکلی در چشم معمولاً در سلولهای استوانهای شبکیه که وظیفه دید در تاریکی رو دارن.
آدمی که شبکوری داره، وقتی هوا تاریک میشه یا وارد جای کمنور میشه،
چشمش نمیتونه سریع با تاریکی تطبیق پیدا کنه.
بیرون در شب یا در خیابانهای تاریک سخت میبینه.
توی سینما یا اتاق تاریک، باید چند دقیقه صبر کنه تا کمی واضحتر ببینه.
فردی که شبکوری داره، معمولاً این حسها رو تجربه میکنه
وقتی هوا کمنور میشه، همهچیز تار و مبهم میشه.
ممکنه احساس سردرگمی یا ترس در تاریکی کنه.
چشمهاش ممکنه زود خسته بشن.
غذاهای خوب برایش: هویج هستند
- ۶.۴k
- ۲۹ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط