برمیگردم
برمیگردم
پارت : 66
بعد از حرف زدن با تهیونگ و لیا اونا رفتن و زویی اومد داخل تعظیم کرد و گفت
_ خانم ما تونستیم بفهمیم کار کی بوده
+ خب کار کی بوده
_ کار دشمنتون این چان هم
+ لعنتی چطور تونست این کار رو بکنه
_ خودمونم نمیدونیم اما هروقت دوربین مداربسته رو نگاه میکنیم هیچ اثری از اون حمله پیدا نمیکنیم انکار از دوربین پاک کردن
+ باشه میتونی بری
_ اهان راستی خانم آقای کای شمارو به مهمونی پس فردا دعوت ویژه کرده
+ واقعا اون وقت این چان هم میاد ؟
_ فکر نکنم بخواد بیاد
+ باشه من به مهمونی پس فردا میرم
زویی از اتاقم رفت بیرون و منم گوشیم رو از میز برداشتم و یه زنگ جیمین زدم
_ الو بله
+ سلام جیمینی خوبی
_ مرسی تو خوبی چیشدع
+ میتونی یه ردی از این چان بگیری؟
_ چطور اتفاقی افتاده
+ اره به من حمله کرده میخوام انتقام بگیرم
پارت : 66
بعد از حرف زدن با تهیونگ و لیا اونا رفتن و زویی اومد داخل تعظیم کرد و گفت
_ خانم ما تونستیم بفهمیم کار کی بوده
+ خب کار کی بوده
_ کار دشمنتون این چان هم
+ لعنتی چطور تونست این کار رو بکنه
_ خودمونم نمیدونیم اما هروقت دوربین مداربسته رو نگاه میکنیم هیچ اثری از اون حمله پیدا نمیکنیم انکار از دوربین پاک کردن
+ باشه میتونی بری
_ اهان راستی خانم آقای کای شمارو به مهمونی پس فردا دعوت ویژه کرده
+ واقعا اون وقت این چان هم میاد ؟
_ فکر نکنم بخواد بیاد
+ باشه من به مهمونی پس فردا میرم
زویی از اتاقم رفت بیرون و منم گوشیم رو از میز برداشتم و یه زنگ جیمین زدم
_ الو بله
+ سلام جیمینی خوبی
_ مرسی تو خوبی چیشدع
+ میتونی یه ردی از این چان بگیری؟
_ چطور اتفاقی افتاده
+ اره به من حمله کرده میخوام انتقام بگیرم
- ۴.۸k
- ۱۳ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط