DARKLIKEBLACK

#DARK_LIKE_BLACK
part 26
شوگا :
~ خب به نظرم همه آرامش خودشونو حفظ کنن و کمک کنن تا آشپز خونه رو تمیز کنیم ‌
- شوگا راست میگه همه بیاین کمک.
« دوساعت بعد »
رکیتا :
+ بلاخره تموم شدددددددددددد.
- هوف ، آره همه بریم استراحت کنیم.
+ جیمین و نامجون بیاید اتاق من کار تون دارم.
+ صبر کن ببینم برای چی اونا باید بیان اتاق تو.
+ به تو ربطی نداره.
- میخوایم کارای 🔞 بکنیم.
+ خفه ، راه بیفت دنبال من.
+ خب همون طور که خودتون خبر دارین امروز تولد میاست برای اینکه بتونیم برای همه چیز رو برای جشن آماده کنیم ، شما باید همه رو بیرین شهربازی بجز منو تهیونگ. اوکی شدین ؟؟
- اوکی شدیم ، نامجون به نظرت رکیتا شبیه پی دی نیم حرف نمیزنه ؟؟
& اصا نگار خود پی دی نیم شده.
+ مرض ، زود برین به همه خبر بدین.
& اوکی اعصبانی نشو دختر پسر شجاع.
+ جیمین خفت میکنم تو به همه گفتییییییییی .
- نامجون بدو که فقط ۵ ثانیه فرصت فرار داریم.
جیمین :
- همه دهن هاتون رو ببندید و به من گوش کنید.
همه : بنال
- ممنون از این همه لطفی که به من دارین خب حالا میخوام بنالم نامجون به پی دی نیم گفت که امروز هممون میخوایم بریم شهر بازی پی دی نیم قبول کرده فقط دخترا هم باید ماسک بزنن یه نکته ی دیگه همه نمیریم شهر بازی!!
و صدای جیغ و داد بلند شد.
خفه شین بزارین حرفم رو کامل بزنم.
~ زودتر بگو تا همینجا نکشتیمت.
- همه میریم شهر بازی بجز رکیتا و تهیونگ چون پی دی نیم گفت بقیه اعضا از دست این دوتا امنیت جانی ندارن.
+ جیمین چی داری میگییییی.
+ تهیونگ!!!!
رکیتا تهیونگ رو صدا و یه چشمک براش زد.
~ رکیتا معنی این چشمک چی بود.
+ تو دخالت نکن ‌
+ گرفتم چیشد ، خب شما معتل چی هستن زود باشین برین.
~ منتظر دستور شما بودیم ‌.
« شهربازی »
مارنی :
از ماشین پیاده شدیم و وارد شهر بازی شدیم.
- میا!!
× بله.
- تو بگو اول چیکار کنیم.
× پشمک.
- چی ؟
× پشمک بخوریم.
- اوکی. شوگا تو برو برای همه پشمک بخر.
~ مگه من خدمتکار توام ؟؟
- بیخیال من میخرم.
- باشه.
« ربع ساعت بعد »
- خب اگه پشمک هاتون رو کوفت کردین بریم یه غلط دیگه بکنیم.
× مارنی ترن هوایی چطوره؟
- اگه نمیترسی خوبه.
× معلومه که نمیترسم.
~ خب نظر بقیه چیه بریم.
همه : بریم.


نظر فراموش نشه
دیدگاه ها (۷)

#DARK_LIKE_BLACKpart 27 سانهی : نمیخواستم سوار ترن هوایی بشم...

ععععااااااششششششقققققققتتتتتوووووننننننمممممم💜

#DARK_LIKE_BLACKpart 25حدودا ساعت نزدیکای یازده بود که کار د...

از کامنت بیشتر از لایک خوشم میاد☺☺☺❤#kim_family

کاش براتون مهم بودم

پارت ۸ویو سوکجین: رفتیم داخل رستوران. جنگکوک: بچه ها چی میخو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط