زیبایی ام را در غذای شبم میریزم و جرعه جرعه به خورد غریبه

زیبایی ام را در غذای شبم میریزم و جرعه جرعه به خورد غریبه ای آشنا میدهم یادم‌می آید امروز رنگ لاکم را عوض نکرده ام سرمه ی چشمانم کمرنگ تر از دیروز است دستپاچه میشوم تمام حس زنانه ام را میریزم لای چین دامنم و میچرخم می‌چرخم و عطر چای می پیچید در فضای تاریک آشپزخانه من با دو فنجان چای و لبخند تلخ و مصنوعی پیش رویت می نشینم و زیبایی ام را در چشمانت مینگرم. اما..........


#♡♡♡♡♡♡37
دیدگاه ها (۳۰)

ﯾﺎﺩ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﺪ ﻓﺮﺩﺍ ﺩﻡ ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﻧﺴﯿﻢ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺻﺪﻕ، ﺳﻼﻣﯽ ﺑﺪﻫﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻧ...

خـواب، برای کـسـی معنـآ دارد که با "شَـبْ بِخِــیـْر" ـی به ...

زمان بخاطر هیچکس منتظر نمی ماند، فراموش نکنید ،دیروز به تاری...

از قدیم رسم بود که اگر ستاره دنباله دار دیدی آرزو کنی , اگر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط