پارت
پارت²
ویوا.ت
در باز شد و یه زن میانسال داخل اومد
اجوما.سلام دخترم من اجوما هستم این لباس بپوش و بیا و چند تا قانون باید بگم
یک توی کاری نباید دخالت کنی
دو حق فرار نداری و اگر فرار کردی تنبیه میشی
سه باید ارباب را را ارباب صدا کنی(جوک گفتم🤣🤣🤣)
اجوما خاست بره که ا.ت گفت
ا.ت.اجوما این مرده که اینقدر سرده کیه ؟
اجوما. من بیشتر نمی تونم بگم و رفت
ویو ا.ت
بلند شدم لباسه لباس خدمتکاری بود پوشیدم هنوز جای انگشت اون وحشی ها بود سرمم خیلی درد میکرد بیشعور ها رفتم پایین
اجوما.دخترم اومدی خب بیا کمک ارباب مهمون دارن تو هم بیا این را بشین روی میز
آ.ت باشه ای گفتم ظرفی برداشتم و به طرف سالن رفتم داشتم راهمو می رفتم که با کسی برخورد کردم سرمو بالا بردم که با یه فردی که بهش می خورد خیلی مهربون باشه روبهرو شدم
آ.ت. وایی ببخشید
تهیونگ. اشکالی نداره.لبخند.
ویو تهیونگ
داشتم توی سالن میچرخیدم که با یه دختر کیوت برخورد کردم دختر مهربونی بود خدمتکار بود
تهیونگ.اجومااا
اجوما.بلهه ارباب
تهیونگ.جونگ کوک توی اتاقه ؟
اجوما. بله ارباب
تهیونگ. ممنون میزم آماده کن جین و جیمین دارن میان
اجوما . چشم
تهیونگ
راه افتادم به سمت اتاق کوک
تق تق
کوک. کیه؟
تهیونگ. منم
کوک. بیا
تهیونگ
رفتم تو گفتم. کوک این دختره خوشگله کیه؟
کوک. کی هان این حچه.ر.ز.ه دختر جانگه
هیچی هم قشنگ نیست
راستی ته جین و جیمین کی میان ؟
تهیونگ . این جوری نگو، میان یه نیم ساعت دیگه
کوک. اجوماااااا
اجوما. بله ارباب
کوک. یه قهوه برام بیار
اجوما. چشم
ویو ا.ت
میزو چیدم که اجوما گفت
اجوما. برای ارباب قهوه ببر
آ.ت. چشم
ویوا.ت
قهوه را آماده کردم آروم آروم داشتم میرفتم و فقط جلوی پاما نگاه میکرم که دوباره یه نفر جلوم ظاهر شد (کرممم گرفته)
آ.ت. وایی من امروز فقط با همه برخورد می کنم ببخشید.کیوت.خجالت زده.
جین. اشکال نداره.لبخند
جین. میگم کوک ندیدی
آ.ت. من میخوام برم قهوه بدم ارباب شما هم بیاین
جین دنبال ات رفت
تق تق
ا.ت. ارباب میشه بیام داخل
کوک. بیا . سرد.
آ.ت رفت داخل جین هم رفت ا.ت قهوه را گذاشت وخواست بره که
ویو کوک
یه کم از قهوه خوردم که یخ بود
کوک. دختره ی ه.ر.ز.ه این چیه درست کردی . داد.سرد.خشن
آ.ت. ممم ن ه.ر.ز.ه نیس ت م
کوک. حالا من زبون حاضری می کنی الان یه درسی بهت میدم که دیگه زبون حاضری نکنی . داد. خشن.
کوک ا.ت را کشو کشون می برد به سمت اتاق شکنجه
جین و تهیونگ که تلاش میکردند ولی نمی تونستند جلوی کوکو بگیرند
فری. سلام کیوتا براتون زیاد گذاشتم و قراره خشن بشه حمایت کنید و زیادمون کنید
ویوا.ت
در باز شد و یه زن میانسال داخل اومد
اجوما.سلام دخترم من اجوما هستم این لباس بپوش و بیا و چند تا قانون باید بگم
یک توی کاری نباید دخالت کنی
دو حق فرار نداری و اگر فرار کردی تنبیه میشی
سه باید ارباب را را ارباب صدا کنی(جوک گفتم🤣🤣🤣)
اجوما خاست بره که ا.ت گفت
ا.ت.اجوما این مرده که اینقدر سرده کیه ؟
اجوما. من بیشتر نمی تونم بگم و رفت
ویو ا.ت
بلند شدم لباسه لباس خدمتکاری بود پوشیدم هنوز جای انگشت اون وحشی ها بود سرمم خیلی درد میکرد بیشعور ها رفتم پایین
اجوما.دخترم اومدی خب بیا کمک ارباب مهمون دارن تو هم بیا این را بشین روی میز
آ.ت باشه ای گفتم ظرفی برداشتم و به طرف سالن رفتم داشتم راهمو می رفتم که با کسی برخورد کردم سرمو بالا بردم که با یه فردی که بهش می خورد خیلی مهربون باشه روبهرو شدم
آ.ت. وایی ببخشید
تهیونگ. اشکالی نداره.لبخند.
ویو تهیونگ
داشتم توی سالن میچرخیدم که با یه دختر کیوت برخورد کردم دختر مهربونی بود خدمتکار بود
تهیونگ.اجومااا
اجوما.بلهه ارباب
تهیونگ.جونگ کوک توی اتاقه ؟
اجوما. بله ارباب
تهیونگ. ممنون میزم آماده کن جین و جیمین دارن میان
اجوما . چشم
تهیونگ
راه افتادم به سمت اتاق کوک
تق تق
کوک. کیه؟
تهیونگ. منم
کوک. بیا
تهیونگ
رفتم تو گفتم. کوک این دختره خوشگله کیه؟
کوک. کی هان این حچه.ر.ز.ه دختر جانگه
هیچی هم قشنگ نیست
راستی ته جین و جیمین کی میان ؟
تهیونگ . این جوری نگو، میان یه نیم ساعت دیگه
کوک. اجوماااااا
اجوما. بله ارباب
کوک. یه قهوه برام بیار
اجوما. چشم
ویو ا.ت
میزو چیدم که اجوما گفت
اجوما. برای ارباب قهوه ببر
آ.ت. چشم
ویوا.ت
قهوه را آماده کردم آروم آروم داشتم میرفتم و فقط جلوی پاما نگاه میکرم که دوباره یه نفر جلوم ظاهر شد (کرممم گرفته)
آ.ت. وایی من امروز فقط با همه برخورد می کنم ببخشید.کیوت.خجالت زده.
جین. اشکال نداره.لبخند
جین. میگم کوک ندیدی
آ.ت. من میخوام برم قهوه بدم ارباب شما هم بیاین
جین دنبال ات رفت
تق تق
ا.ت. ارباب میشه بیام داخل
کوک. بیا . سرد.
آ.ت رفت داخل جین هم رفت ا.ت قهوه را گذاشت وخواست بره که
ویو کوک
یه کم از قهوه خوردم که یخ بود
کوک. دختره ی ه.ر.ز.ه این چیه درست کردی . داد.سرد.خشن
آ.ت. ممم ن ه.ر.ز.ه نیس ت م
کوک. حالا من زبون حاضری می کنی الان یه درسی بهت میدم که دیگه زبون حاضری نکنی . داد. خشن.
کوک ا.ت را کشو کشون می برد به سمت اتاق شکنجه
جین و تهیونگ که تلاش میکردند ولی نمی تونستند جلوی کوکو بگیرند
فری. سلام کیوتا براتون زیاد گذاشتم و قراره خشن بشه حمایت کنید و زیادمون کنید
- ۱۸۴
- ۰۴ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط