زاینده رود مرده ام بار دگر هم جان گرفت

زاینده رود مرده ام بار دگر هم جان گرفت،
بهمن برای دردمان، یک نسخه ی درمان گرفت!

در این زمستان و خزان، در فصل باران و جنون،
لبهای خشک اصفهان، بوی نم باران گرفت.

بر چهره های غم زده، لبخند گرمی سرزده،
درد غم و آشفتگی، در جوشش سامان گرفت.

پل ها ترک برداشته، از داغ دوری و فراق،
شکر خدا، زاینده رود ترخیص از زندان گرفت!

رگهای خشک اصفهان پر شد ز خون زندگی،
وقتی که قلب اصفهان با این تپش ها جان گرفت...
دیدگاه ها (۱۷)

اوباما هم با شنیدنه خبر باز شدن آب زاینده رود در اولین سفر ب...

☙احمقانه تر از برگشتن "قاتل" به صحنه جرم،برگشتن "عاشق" به جا...

شادی مردم در نیمه های شب، قدم به قدم با جاری شدن زنده رود

سی و سه پل پس از ماه ها انتظار، میزبان زاینده رود شد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط