من مدتی است ابر بهارم برای تو

من مدتی است ابر بهارم برای تو
باید ولم کنند ببارم برای تو

این روزها پر از هیجان و تغزلم
چیزی به جز ترانه ندارم برای تو

جان من است و جان تو امروز حاضرم
این را به پای آن بگذارم برای تو

از حد دوست دارمت احداد عاجزند
اصلا نمی شود بشمارم برای تو

این شهر در کشاکش کوه و کویر و دشت
دریا ندارد دل بسپارم برای تو؟

من ماهی ام، تو آب! تو ماهی، من آفتاب
یاری برای من، تو و یارم، برای تو

با آن صدای ناز برایم غزل بخوان
تا وقت مرگ حوصله دارم برای تو

#من_شعر_دوست_دارم
دیدگاه ها (۹)

به عزیزی گفتم: صبح بخیر ...در پاسخم گفت: عاقبتت بخیر به وجد ...

تو مرد اجتماعی پیراهن آجری من دختری خجالتی و سرد و چادری من ...

✨خدایااااااااا شکرت ... ❤امضای خدا پای تک تک آرزوهاتون ... ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط