دیروز گریستم

دیروز گریستم
برای تمامی روزهایی که گرفتار،خسته و یا عصبانی بودم
برای تمامی روزها و تمامی نگرش‌هایم!
برای تمامی لحظاتی که سبب بی‌حرمتی،بی‌احترامی و جدایی از خودم شده و موجب شده بود
انعکاس رفتار دیگران در من چنان باشد که خود نیز همان رفتار را با خودم داشته باشم
دیروز برای تمام تلاش‌هایی که کرده بودم تا دیگران دوستم بدارند گریستم!
برای تمامی خواسته‌هایی که میسّر نشد و برای تمامی کارهایی که فقط به خاطر خشنودی اطرافیانم انجام دادم و بازتاب آن در خودم جز خلا روحی،درد جسمی و خستگی بی‌حد،‌چیزی نبود!
دیروز گریستم
چون گاهی جز گریه کاری نمی‌توان کرد
دیروز گریستم
به این خاطر که رنجیده بودم
به این خاطر که مرا رنجانده بودند
و به این خاطر که منِ رنجور راهی نداشتم جز اینکه در دردی عمیق فرو روم
زمانی که در این درد فرو می‌روی رنج تو را بیدار می‌کند
دیروز گریستم
به‌خاطراین‌که‌خیلی‌دیرشده‌بودوبه‌‌خاطراین‌که‌وقتش‌رسیده‌بود!
دیروز گریستم
به این خاطر که روحم به تمامی چیزهایی که نیاز بود بدانم واقف بود
دیروز با تمامی روحم گریستم و او را راضی کردم
حالِ بسیار بدی داشتم
امّا
در میان گریه‌هایم احساس رهایی می کردم
#عشق #تنهایی
دیدگاه ها (۴)

#عشق #تنهایی

حتی یک نفر بعد از توپیدا نشد که ذره ای کوچکشبیه توباشد ...

#تنهایی #عشق

#عشق #تنهایی

این ادیت جدیدمه ولی هنوز کاملش نکردم

وانشات اینوماکی//پارت ۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط