بسم الله الذی لا اله الا هو

***((بسم الله الذی لا اله الا هو))***
سلام.
باز صدایی میشنوم...
میخواند و نزدیک میشود...
با نزدیک تر شدنش، نورانی شدن فضای دلم را احساس میکنم!!
صدای یک صوت جلی می آید..
گویی که یک قافلست...
لوایی را میبینم که از جنس نور ساخته شده و با عظمت هرچه تمام تر،در دست علمدار به چرخش در می آید...
سر تاسرش بوی توبه و پاکی میدهد...
بوی ولایت...
بوی شادی و شعف
بوی شهادت عشق
بوی یتیمی
بوی غم
و...
و...
و...
موکب، با وقار و سنگینی خاصش، از راه میرسد و فضای همه ی دلهای ولایی را معطر به عطر عبودیت میکند...
نوری بس زیبا می آید از جانب حی سبحان...
یا نبی الله...
إقرأ بسم ربک الذی خلق...
کامل میشود شادمانی ما با رسیدن این نور...
باطن نور (قرآن)، بیش از همه عطر خدا میدهد...
چند صباحیست اولین ثمره را بر شجره ی طوبی آورده..
به ضربتی ساقی قهار این موکب....
نتتتن.....ف.....س. . . .ه..ه. . . .ه... ا . ا. .ییییی.. .. .ش...
آه...
ف ر ق سرش به ضربتی زهر آلود...
نوای ف....ف .. ز تتتتتتت و و و ووو و ررررببب اااااالککککعبببههه..
آه...
با شکست نفس هایش ، امتی را به خاک بی پدری مینشاند...
عالمی محزون میشوند از این واقعه ی تلخ...
گویی که در و دیوار خون میگریند....
در غم ساقی، قافله نیز از شدت حزن و اندوه و ناملایمی های میزبانانش، بار سفر میبندد...
میرود و عده ای شاد میشوند و عده ای غمگین...



رمضان آمد...
باهمه ی شادی ها و غم هایش...


***((میرزای بی تعلق))***
یوم الشک،شهر رمضان المبارک
ساعت7:00بامداد