تصادف
پارت ۲۰
+دنبالش رفتم کنار ماشین فلور وایستاد تا بفهمه چی میگه
فلور اینقدر محو حرف زدن بود که اصلا متوجه نمیشد
فلور:بیب عمارت رفت رو هوا تهیونگ هم مرده پس خیالت راحت
بعد حرف زدن فلور ته بهم اشاره داد که فهمیدم چی میگه
ته سریع درو باز کرد کنار فلور تو صندلی جلویی نشت منم رفتم عقب از پشت گرفتمش
-خب بگو ببینم با بیبیت خوش میگذره؟
منو دست کم گرفتی فلور؟
تف من بهش اینو گفتم، حالا این شاخ شد؟
یعنی تفف
فلور:چیزی که فکر میکنی نیس
+پس چطوره؟
فلور:تو خفه شو
-وقتی با دوست دختر من حرف میزنی هواست به لحن حرف زدنت باشه فلور(جدی)
قند تو دلم اب شد بعد این حرفش
اسلحه از جیبم برداشتم رو سر فلور گرفتم
+مارو ببر پیش بیبیت
فلور حرکت کرد تو راه بودیم که لب زد
فلور:صاری
دره ماشینو باز کرد پرید بیرون
قلف مرکزی زده بود باز نمیشد
+تهههه یه کاری کنن
-لعنتییی
ماشین برخورد کرد به درخت
که ته بیهوش شد
یه نفر داشت میومدم طرفمون که دیدم ووشیه
+ووشی کمک کن
ووشی:ا.ت تو اینجا چیکار میکنی وایسا اون تهیونگه
+ووی شی کمک کن داره خون ریزی میکنههه(داد)
ووشی با بیمارستان تماس گرفت اومدن تهیونگو بردن منم عقب پیشش نشستم
+دوباره اون صحنه ها تکرار شد
اگه این دفعه تهیونگم از دست بدم بدون هیچ صبری خودمو میکشم
تهیونگو بردن اتاق عمل منم دیگه چیزی نفهمیدم و سیاهی
(شخص سوم ویو)
ووی شی اون دو نفر به بیمارستان رسوند هر دورو داخل اتاق عمل بردن
پرستار سمت ووشی اومد
پرستار:شما همسر میسا هستید؟
ووی شی:بله
پرستار:و اون دو نفر؟
ووشی :دوستام هستن
پرستار:اینجا امضا کنید تا عمل شن
بعد امضا میسا سمت ووی شی اومد
میسا:چیشد؟
وویشی:(همه چی توضیح میده)
میسا:یا خدا
صدایه دکتر اومد
به خون نیاز داریم گروه خونی Ab
ووی شی:من گروه خونیم Ab هست
فقط برا چه کسی؟
دکتر:همون پسری که تو اتاق هست
مطمعن هستید خون میدید؟
وووشی:بله
از ووی شی خون گرفتن و بردن به تهیونگ
بدن
تهیونگ و نادیا از اتاق عمل بیرون اوردن و به بخش بردن
تقریبا 5ساعت گذشته بود که پرستار با دو دکتر صدا میزد
پرستار:دکترررر خانم ا.ت
دکتر:چیشده؟
پرستار:دکتر سریع تر خون ریزی داخلی کردن
دکتر داد زد:بیاریدش اتاق عمل سریع
(تهیونگ ویو)
با سر درد بدی چشمام باز کردم
دستم رو سرم گذاشتم
سرم و کلی دستگاه بهم وصل بود
خواستم بلند شم که یکی وارد اتاق شد
ووی شی:ت تهیونگ
-و...وی...شی
ووی شی:تو مگه نمردی؟
-صب...ر کن
یه لحظه تمام خاطراتی که یادم رفته بود یادم اومد
دکتر وارد اتاق شد
چند تا سوال کرد همرو درس جواب دادم
دکتر:ضربه ای که به سرتون وارد شده باعث شد خاطراتی که فراموش کرده بودین رو به یاد بیارید
ووی شی:حافظ از دست داده بود؟
- (همه چیو براش میگه)
-ا.ت.... اون حالش خوبه؟
ووی شی سرش پاینن اورد گفت:اون خون ریزی داخلی کرده
متاسفم ته، ا.ت تو کما هست
یعنی ا.تم رو تخته؟ بخاطر بازی کثیفی که فلوریا راه انداخت؟ منم بهش اعتماد داشتم؟ الان ا.تم داره تاوان پس میده؟
-کی مرخص میشم؟ (بغض)
دکتر:امروز
-کی میتونم ا.ت رو ببینم؟
دکتر :الان میتونید
-ووشی کمک میکنی برم پیش ا.ت؟
شرط:20 تا لایک و کامنت🥑
پارت ۲۰
+دنبالش رفتم کنار ماشین فلور وایستاد تا بفهمه چی میگه
فلور اینقدر محو حرف زدن بود که اصلا متوجه نمیشد
فلور:بیب عمارت رفت رو هوا تهیونگ هم مرده پس خیالت راحت
بعد حرف زدن فلور ته بهم اشاره داد که فهمیدم چی میگه
ته سریع درو باز کرد کنار فلور تو صندلی جلویی نشت منم رفتم عقب از پشت گرفتمش
-خب بگو ببینم با بیبیت خوش میگذره؟
منو دست کم گرفتی فلور؟
تف من بهش اینو گفتم، حالا این شاخ شد؟
یعنی تفف
فلور:چیزی که فکر میکنی نیس
+پس چطوره؟
فلور:تو خفه شو
-وقتی با دوست دختر من حرف میزنی هواست به لحن حرف زدنت باشه فلور(جدی)
قند تو دلم اب شد بعد این حرفش
اسلحه از جیبم برداشتم رو سر فلور گرفتم
+مارو ببر پیش بیبیت
فلور حرکت کرد تو راه بودیم که لب زد
فلور:صاری
دره ماشینو باز کرد پرید بیرون
قلف مرکزی زده بود باز نمیشد
+تهههه یه کاری کنن
-لعنتییی
ماشین برخورد کرد به درخت
که ته بیهوش شد
یه نفر داشت میومدم طرفمون که دیدم ووشیه
+ووشی کمک کن
ووشی:ا.ت تو اینجا چیکار میکنی وایسا اون تهیونگه
+ووی شی کمک کن داره خون ریزی میکنههه(داد)
ووشی با بیمارستان تماس گرفت اومدن تهیونگو بردن منم عقب پیشش نشستم
+دوباره اون صحنه ها تکرار شد
اگه این دفعه تهیونگم از دست بدم بدون هیچ صبری خودمو میکشم
تهیونگو بردن اتاق عمل منم دیگه چیزی نفهمیدم و سیاهی
(شخص سوم ویو)
ووی شی اون دو نفر به بیمارستان رسوند هر دورو داخل اتاق عمل بردن
پرستار سمت ووشی اومد
پرستار:شما همسر میسا هستید؟
ووی شی:بله
پرستار:و اون دو نفر؟
ووشی :دوستام هستن
پرستار:اینجا امضا کنید تا عمل شن
بعد امضا میسا سمت ووی شی اومد
میسا:چیشد؟
وویشی:(همه چی توضیح میده)
میسا:یا خدا
صدایه دکتر اومد
به خون نیاز داریم گروه خونی Ab
ووی شی:من گروه خونیم Ab هست
فقط برا چه کسی؟
دکتر:همون پسری که تو اتاق هست
مطمعن هستید خون میدید؟
وووشی:بله
از ووی شی خون گرفتن و بردن به تهیونگ
بدن
تهیونگ و نادیا از اتاق عمل بیرون اوردن و به بخش بردن
تقریبا 5ساعت گذشته بود که پرستار با دو دکتر صدا میزد
پرستار:دکترررر خانم ا.ت
دکتر:چیشده؟
پرستار:دکتر سریع تر خون ریزی داخلی کردن
دکتر داد زد:بیاریدش اتاق عمل سریع
(تهیونگ ویو)
با سر درد بدی چشمام باز کردم
دستم رو سرم گذاشتم
سرم و کلی دستگاه بهم وصل بود
خواستم بلند شم که یکی وارد اتاق شد
ووی شی:ت تهیونگ
-و...وی...شی
ووی شی:تو مگه نمردی؟
-صب...ر کن
یه لحظه تمام خاطراتی که یادم رفته بود یادم اومد
دکتر وارد اتاق شد
چند تا سوال کرد همرو درس جواب دادم
دکتر:ضربه ای که به سرتون وارد شده باعث شد خاطراتی که فراموش کرده بودین رو به یاد بیارید
ووی شی:حافظ از دست داده بود؟
- (همه چیو براش میگه)
-ا.ت.... اون حالش خوبه؟
ووی شی سرش پاینن اورد گفت:اون خون ریزی داخلی کرده
متاسفم ته، ا.ت تو کما هست
یعنی ا.تم رو تخته؟ بخاطر بازی کثیفی که فلوریا راه انداخت؟ منم بهش اعتماد داشتم؟ الان ا.تم داره تاوان پس میده؟
-کی مرخص میشم؟ (بغض)
دکتر:امروز
-کی میتونم ا.ت رو ببینم؟
دکتر :الان میتونید
-ووشی کمک میکنی برم پیش ا.ت؟
شرط:20 تا لایک و کامنت🥑
- ۱۶.۶k
- ۳۰ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط