آشی برات بپزم با یه وجب روغن

آشی برات بپزم با یه وجب روغن!

می گویند ناصرالدین شاه سالی یکبارآش نذری می پخت .اغلب رجال مملکت در حیاط قصر جمع می شدند وهریک کاری انجام میدانند . خود شاه هم بالای ایوان می نشست و نظاره گر کارهابود
سرآشپزباشی ناصرالدین شاه مثل یک فرمانده نظامی امرونهی می کرد .
درآخر هم به در خانه هریک از بزرگان شهر کاسه آشی می فرستادو رسم بود که آنها هم بایدکاسه خالی شده آش را از طلا پرمی کردند و به دربار تحویل می دادند.
آشپزباشی کسانی راکه می خواست بیشتر تحویل بگیرد روی آش آنها را روغن بیشتری می ریخت.
خلاصه آنکه کاسه کوچکی از دربار برایش فرستاده میشدکمترضرر می کردو آنکه مثلایک کاسه بزرگ آش(که یک وجب هم روغن رویش ریخته شده)دریافت میکرد حسابی ضرر می کرد!
اگرآشپزباشی مثلا از یکی ازاعیان یا وزرا دلخوری داشت می گفت :
خب! ب هش حالی می کنم دنیا دست کیه!
آشی براش بپزم که یه وجب روغن روش باشه!!!
دیدگاه ها (۲)

راه رفتن سگ روی آبشکارچی ، سگ جدیدی خریده بود، سگی که ویژگی ...

باز پرداخت قرض در زمان مناسب!دو دوست به نام های سام و مایک ...

دختر بچه حسابگردختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به طرف بقال...

پند پرنده شکارچی، پرنده‌ای را به دام انداخت. پرنده گفت: ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط