من یک دختر شمالی ام

من یک دختر شمالی ام
.

عاشق دامن با روبان های رنگی رنگی
از اتاقم تا دریا راهی نیست !
دلتنگ که می شوم به دریا مینگرم
عاشق گر بشوم نام او را بر تمام
درخت های جنگل حک می کنم
تا همه بدانند او را دوست دارم
حال، تو بگو،
با کدام پرنده وعده ی پرواز بگذارم ؟
تا از پنجره ی اتاق تو عبور کنم؟
با کدام نسیم وعده ی عبور از گیسوی
تو را بگذارم؟
در کدام گندم زار و شالیزار رقص کنان
بگردم تا خیلی اتفاقی تو را ببینم؟؟
فرشته_علیپور
دیدگاه ها (۷)

باش !!!!!.بودنت خوب است ..شبیه حس قشنگِبیدار شدن در صبح آبی ...

چادر_گل_گلیتو رفتی و من پشتِ سرت آمدم .تمامِ خیابان ها را پا...

من که بیچاره شدم کاش ولی هیچ دلی ...گیرِ لحنِ بمِ مردانه یِ ...

_درخت باشم ... یک‌ گوشه ی این دنیای بزرگ افتاده باشم تنهای ت...

‏‍خسته جانی هستمکه تنم رنجور ناملایمات زندگی ستاز روزهای سخت...

black flower(p,245)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط