همه چیز زود شروع شد

همه چیز زود شروع شد...

"عاشقی"
"دلتنگی"
"بی قراری"
رفتن "تو"

اما نمیدانم چرا تمام نمیشود...

لعنتی "عشق" تو در "من"...
دیدگاه ها (۱۷)

به نام خدایی که جان آفریدسخن گفتن اندر زبان آفریدخداوند بخشن...

جمعه بهانه است ...این مائیم ؛که هر بار ...دلِ لامذهبمان می گ...

درون ڪوچہ‌ے قلبم...چہ غمگینانہ...می‌پیچد...صداے تو...ڪہ میگف...

خانه ی قلب من از خشت رفیقان برپاستدیدگانم ز گل روی رفیقان بی...

نمیدانماز دلتنگی عاشق ترمیا از عاشقی دلتنگ تر!فقط میدانمدر آ...

...گاهی آدم از نفس می‌افته، نه چون خسته‌ست… چون دیگه برای کس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط