کو آتشت ای عشق دلسردم دوباره
کو آتشت ای عشق دلسردم دوباره
افتادم از چشم همه طردم دوباره
این روزها در خلوت دلخستگیهام
تصویر گویای غم و دردم دوباره
آواره ام حال غریبی دارم آخر
این دست خالی شد ره آوردم دوباره
در امتداد سرد شبهای سیاهم
مانند آدمهای ولگردم دوباره
دور تسلسل میزنم هی مثل ساعت
بی مقصد و مقصود میگردم دوباره
سرسبز بودم در هوای عشق و حالا
در معرض خشکیدنم زردم دوباره
آخر چه خیری دیدم از دنیای بی عشق
آخر چرا با عشق بد کردم دوباره؟
دلخسته ام , تنهام, دستم را بگیر عشق
باید به آغوش تو برگردم دوباره
افتادم از چشم همه طردم دوباره
این روزها در خلوت دلخستگیهام
تصویر گویای غم و دردم دوباره
آواره ام حال غریبی دارم آخر
این دست خالی شد ره آوردم دوباره
در امتداد سرد شبهای سیاهم
مانند آدمهای ولگردم دوباره
دور تسلسل میزنم هی مثل ساعت
بی مقصد و مقصود میگردم دوباره
سرسبز بودم در هوای عشق و حالا
در معرض خشکیدنم زردم دوباره
آخر چه خیری دیدم از دنیای بی عشق
آخر چرا با عشق بد کردم دوباره؟
دلخسته ام , تنهام, دستم را بگیر عشق
باید به آغوش تو برگردم دوباره
- ۸۷۴
- ۱۴ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط