در لحظه آخر گفت

در لحـــظه آخـــر گفت

بازے "برد و باخـــت " دارد

زبانم بنــــد آمد که بگـــــویم

بی انصـــــاف

من با تو "زندگــــــے "کردم

نه "بازے
😔 💔
دیدگاه ها (۱)

°°°امشب،عوض تخت،در این گوشه ی قالی...هم خواب خیالت شده امجای...

ڪاش بودے تا دلم تنها نبود ،،،،تا اسیـــــــــــر غصہ فردا نب...

دلتنڪَے مثل ڪوفتگی...تصادفه اولش ...بدنت ڪَرمه حالیت نیست......

از مجــــــاز ے آمــــــوختـــــــہ ام...فــــــعالتــــرین ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط