دخترباغبان

#دختر_باغبان 🌱

#پارت_12

خدمتکار:منظورتون چیه ارباب ما سالهاست اینجا زندگی میکنیم نمیتونین به همین راحتی مارو بیرون کنین.

ــ اینش دیگه به من ربطی نداره حالا هم گورتونو گم کنید بیرون تا تکلیفتون رو مشخص کنم.

+از عمارت اومدیم بیرون.
پسره پررو فکر کرده کیه.

ب ا/ت:آروم الان می‌شنوه.

+تا بشنوه.

ب ا/ت:باشه حالا بیا بریم خونه.

ویو یونگی

بعد از هشت سال برگشتم خونم البته برای کسی مهم نیست بود و نبود من مخصوصا مامان بابام.
فقط بخواطر به چیز برگشتم اون دختره دختر باغبان.

ویو بعد از رفتن خدمه عمارت

علامت جیمین$

$چرا میخوای بیرونشون کنی.

ــ دیدیش؟

$کیو؟

ــ دختره

$منظورت دختر باغبانه

ــ آره

$دیروز توی باغ پشتی بود.
ولی خیلی بچه می‌زنه.

ــ دیگه؟

$هیچی همین.
خب جواب سوال منو ندادی.

ــ چون میتونم اون دخترو ازطریق بیرون کردنشون ازشون بگیرم.

$شوگا دیوونه شدی.
اون فقط یه بچست.

ــ خودم میدونم می‌خوام چیکار کنم.

$خب حداقل بگو میخوای چیکار کنی.

ــ بهش گفت (تو پارت بعد میفهمین بهش چی گفت)


ادامه دارد...............🌱
دیدگاه ها (۰)

#دختر_باغبان 🌱#پارت_13ویو ا/تیه روز میگذره که بهمون گفت میخو...

#دختر_باغبان🌱#پارت_14ــ می‌دونی که از این یه بعد باید اینجا ...

#دختر_باغبان🌱#پارت_11ویو رسیدن به عمارت مینخدمتکار:خوبی ا/ت+...

#دختر_باغبان🌱#پارت_10&باشه من تسلیم +آفرین داداش خوبم من میر...

love Between the Tides²³م:شما چند وقته همو میشناسید؟ با سرعت...

و....ویو جونگکوک رسیدیم عمارت بدون اینکه توجه بهش کنم رفتم ب...

پارت 13 دیدم.... چند تا دختر روبه روم وایستادن یه دونه از او...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط