دازای اگه پلیس بشه
#دازای اگه پلیس بشه_
*به دازای زنگ میزنن
دازای: الو اداره ی پلیس ..بفرمایید؟
اتسوشی: آقا تو خونه ی ما دزد اومده
دازای: آرامش خودتون رو حفظ کنید و مشخصات مظنون رو بفرمایید
[ ] اتسوشی:یه مرد چهار شانه ایه..قدش هم حدودا ۱۶۰
دازای: عهه قدش کوتاهه؟....چشم و ابروش چه رنگیه؟
اتسوشی: داداش...رنگ چشم هاش مگه مهمه؟؟
دازای: بله آقا...مهمه که میپرسم دیگه ..دقیق جواب بده
اتسوشی: اینکه که من میبینم ..ابیه تقریبا(چویا رو میگه)
دازای: ابی؟..ادکلنشو چی زده؟
اتسوشی: از این تلخا زده و با بوی سیگار قاطی شده
دازای: ادکلن تلخ با بوی سیگار؟؟....بعد این بی اعصابه نه؟
اتسوشی: ارهه از این بی اعصاب هاست..کل خونه م رو بهم ریخته
دازای:وایییییی ددی خلافکار بی اعصاب🥹
اتسوشی: آقا توروخدا کمک کنن...نیروهاتون کی میرسن؟
دازای: نیرو نداریم که الان...هیشکی نیست..
اتسوشی: یعنی چی نیرو نداریننن!!!
دازای: این کیس ..کیس خطرناکیه...بهش بگو منتظر بمونه خودم میام
اتسوشی: تا شما بیاید دزده میرههه
دازای: دارم میام..بهش بگو نره الان میام
*چند دقیقه بعد ...دازای میرسه در خونه اتسوشی و در رو با پاش میشکنه
دازای: ددی خلافکار بی اعصاب کجایی...🥹
اتسوشی: دیر اومدی...دزده فرار کرد..هر چیز با ارزشی هم داشتم برد
دازای: شماره ش رو برام نگرفتیییی؟؟
اتسوشی: نه داداش..من میگم خونه م رو زد تو میگی شمارهه؟
دازای: فدا سرم....خب پس کار من اینجا تموم شد...من دیگه برم
اتسوشی: وجدانن تو پلیسی یا دلقک؟؟؟
*به دازای زنگ میزنن
دازای: الو اداره ی پلیس ..بفرمایید؟
اتسوشی: آقا تو خونه ی ما دزد اومده
دازای: آرامش خودتون رو حفظ کنید و مشخصات مظنون رو بفرمایید
[ ] اتسوشی:یه مرد چهار شانه ایه..قدش هم حدودا ۱۶۰
دازای: عهه قدش کوتاهه؟....چشم و ابروش چه رنگیه؟
اتسوشی: داداش...رنگ چشم هاش مگه مهمه؟؟
دازای: بله آقا...مهمه که میپرسم دیگه ..دقیق جواب بده
اتسوشی: اینکه که من میبینم ..ابیه تقریبا(چویا رو میگه)
دازای: ابی؟..ادکلنشو چی زده؟
اتسوشی: از این تلخا زده و با بوی سیگار قاطی شده
دازای: ادکلن تلخ با بوی سیگار؟؟....بعد این بی اعصابه نه؟
اتسوشی: ارهه از این بی اعصاب هاست..کل خونه م رو بهم ریخته
دازای:وایییییی ددی خلافکار بی اعصاب🥹
اتسوشی: آقا توروخدا کمک کنن...نیروهاتون کی میرسن؟
دازای: نیرو نداریم که الان...هیشکی نیست..
اتسوشی: یعنی چی نیرو نداریننن!!!
دازای: این کیس ..کیس خطرناکیه...بهش بگو منتظر بمونه خودم میام
اتسوشی: تا شما بیاید دزده میرههه
دازای: دارم میام..بهش بگو نره الان میام
*چند دقیقه بعد ...دازای میرسه در خونه اتسوشی و در رو با پاش میشکنه
دازای: ددی خلافکار بی اعصاب کجایی...🥹
اتسوشی: دیر اومدی...دزده فرار کرد..هر چیز با ارزشی هم داشتم برد
دازای: شماره ش رو برام نگرفتیییی؟؟
اتسوشی: نه داداش..من میگم خونه م رو زد تو میگی شمارهه؟
دازای: فدا سرم....خب پس کار من اینجا تموم شد...من دیگه برم
اتسوشی: وجدانن تو پلیسی یا دلقک؟؟؟
- ۳.۲k
- ۱۰ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط